تحول گفتمان دولت در عصر مشروطه و رضا شاه: فرآیندی معکوس
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیسید مجتبی حسینی 1 , فریدون اکبرزاده 2 , حامد عامری گلستانی 3 , روح الله شهابی 4
1 - دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
2 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.(نویسنده مسئول)
3 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران..
4 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران...
کلید واژه: رضا شاه, عصر ناصری, دولت مشروطه, دولت مستقل منظم, دولت مطلقه,
چکیده مقاله :
دولت، در تاریخ معاصر ایران، یکی از مهمترین نهادهایی بود که در گفتمان تجددخواهی مورد توجه قرار گرفت و خیلی زود، تحول در آن، ذهن نوگرایان ایرانی را مشغول کرد. نخستین تلاشها برای تحول در آن، با گفتمان دولت مستقل منظم توسط مَلکَم خان در دورۀ ناصرالدین شاه صورتبندی شد و به سرانجامی نرسید و در حد طرح باقی ماند، اما این ایده بهجا ماند که بدون داشتن دولتی قدرتمند، نمیتوان متجدد بود. این ایده، در گفتمان مشروطه نیز وارد شد و اگرچه مشروطه به دنبال تحدید دولت بود، اما، در دل خود ایدۀ دولت مقتدر را داشت و با ناتوانی در ایجاد آن، و آشفتگیهایی که پس از مشروطه ایجاد شد، دولت مطلقۀ رضا شاه بر سر کار آمد، که روندی معکوس در ایجاد دولت مطلقه بود. این مقاله با در نظر داشتن روش گفتمانی، به دنبال یاسخ به این پرسش است که چرا فرآیند تحول دولت در این دوره، معکوس بوده و دولت مطلقه به جای پیش از مشروطه، پس از آن برآمد و مهمترین نتیجهای که به دست آورده آن است که یکی، ناقص بودن فرایند دولت سازی نوین در عصر ناصری و دیگری ناتوانی مشروطیت در دولتسازی، علیرغم داشتن ابزار آن از جمله قانون اساسی، دلایل این فرآیند معکوس بوده است.
The government was one of the most important institutions in the contemporary history of Iran, which was considered in the discourse of modernity, and its transformation soon occupied the minds of Iranian modernists. The first attempts to change it were formulated by Malcolm Khan during the reign of Nasser al-Din Shah with the discourse of "orderly independent state" and did not succeed and remained as planned, but the idea remained that one could not modernize without a strong government. This idea also entered the constitutional discourse, and although the constitution sought to limit the state, it had in its heart the idea of a powerful state, and with its inability to create it, and the turmoil that arose after the constitution, Reza Shah's absolute government over It worked, which was the reverse process of creating an absolute state. Considering the discourse method, this article seeks to address the question of why the process of state transformation in this period was reversed and the absolute state emerged after the pre-constitutional period, and the most important result is that One is the imperfection of the new state-building process in the Nasserite era, and the other is the inability of constitutionalism in state-building, despite its tools, including the constitution, to be the reasons for this reverse process.
_||_