خوانش انتظام فضایی خانهی ایرانی به مثابه ارتباط کالبد با الگوی زیستی
محورهای موضوعی : روانشناسی محیطی در معماری و شهرسازی
بهاره بهرامی فر
1
,
مرضیه آزادارمکی
2
*
,
بهرام صالح صدق پور
3
,
آصف نجیبیان
4
1 - دانشجوی دکتری معماری، دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران.
2 - دانشیار، دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران.
3 - گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
4 - دانشجوی کارشناسی ارشد،دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران.
کلید واژه: انتظام فضایی, چیدمان فضایی, محیط, سازمان فضایی, الگوی زیستی, سنتزپژوهی.,
چکیده مقاله :
چکیده
1- مقدمه: هدف اصلی این مقاله بررسی انتظام فضایی از طریق انطباق چیدمان فضایی با محیط، ارتباط سازمان فضایی با محیط فرهنگی، راندمان عملکردی فضا، تمایزیافتگی و تفکیک فضایی در خانههای ایرانی است.
2- روش تحقیق: این مقاله از رویکرد تحقیق کیفی با روش سنتزپژوهی بهرهمند شده است. نمونهگیری در این مقاله به روش هدفمند انجام گرفته و روش تجزیه و تحلیل به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه 31600 بوده و حجم نمونه شامل 52 مقاله است که به روش هدفمند (مطالعات خانه های تاریخی، زمان انتشار مقاله، سطح علمی -پژوهشی و ......) غربالگری شدهاند.
3- نتایج و بحث: برای تحلیل یافتهها طی سه مرحله کدگذاری انجام شد. ابتدا مفاهیم اصلی و مولفهها شناسایی شد، سپس ارتباط مولفهها و زیر مولفهها مورد بررسی قرار گرفت. در گام بعدی، تحلیل کدگذاری باز منجر به ترکیب قرابت معنایی مولفهها شد که عبارتند از: انطباق چیدمان فضایی با محیط، ارتباط سازمان فضایی با محیط فرهنگی، راندمان عملکردی فضا، تمایزیافتگی و تفکیک فضایی. در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مولفه منتخب تمایزیافتگی فضا مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت.
4- نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهد که الگوی زیستی تکرارشونده معیاری از چیدمان مکانی را به عنوان ساختار پایدار در مشخصات کالبدی متنوع برای یافتن هویت در معماری تولید میکند. این الگوهای تکرار شونده الگوهای زیستی هستند. بنابراین چیدمان فضا باید با توجه به ویژگیهای محیطی صورت بپذیرد.
Abstract
1- Introduction: The main purpose of this article is to examine spatial order through the adaptation of spatial layout to the environment, the relationship between spatial organization and the cultural environment, the functional efficiency of space, differentiation and spatial separation in Iranian houses.
2- Research Method: This article has benefited from a qualitative research approach with a synthesis research method. Sampling in this article was carried out using a purposeful method and the analysis method was open, axial and selective coding. The statistical population of the study was 31,600 and the sample size included 52 articles that were screened using a purposeful method (studies of historical houses, time of publication of the article, scientific-research level, etc.).
3- Results and Discussion: To analyze the findings, coding was carried out in three stages. First, the main concepts and components were identified, then the relationship between the components and subcomponents was examined. In the next step, open coding analysis led to the combination of semantic affinities of the components, which are: adaptation of spatial arrangement to the environment, connection of spatial organization to the cultural environment, functional efficiency of space, differentiation and spatial separation. Finally, in the selective coding stage, the selected component of spatial differentiation was identified and examined.
4- Conclusion: The results of this paper show that the recurring biological pattern produces a measure of spatial arrangement as a stable structure in diverse physical characteristics for finding identity in architecture. These recurring patterns are biological patterns. Therefore, the arrangement of space should be done according to environmental characteristics.