ارائه مدل جذب مشتریان در بازاریابی دیجیتال مبتنی بر محرکهای دیداری رویکرد داده بنیاد کلاسیک
محورهای موضوعی : بازاریابیبهمن ناروئی 1 , حسین حکیم پور 2 , مهدی محمودزاده واشان 3 , محمد محمدی 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت بازاریابی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
2 - نویسنده مسئول ،استادیار گروه مدیریت بازاریابی،دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد بیرجند ،بیرجند ،ایران
3 - استادیار گروه مدیریت بازاریابی دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد بیرجند ،بیرجند ،ایران
4 - استادیار گروه مدیریت دولتی دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد بیرجند ،بیرجند ،ایران
کلید واژه: رفتار مصرف کننده, بازاریابی دیجیتال, بازاریابی عصبی, محرک های دیداری, داده بنیاد کلاسیک,
چکیده مقاله :
تمایل به وارسی محصولات توسط مصرفکننده در بازاریابی دیجیتال چالشیست که شرکتهای پیشرو این حوزه برای رفع آن میکوشند. به نظر میرسد بارزترین اهرمی که در این راستا میشود اختیار نمود ،استفاده از ویژگیهای دیداری در ارائه محصولات میباشد.لذا این مطالعه کیفی باهدف کشف مؤلفهها و عوامل مؤثر برجذب مشتریان در بازاریابی دیجیتال مبتنی بر محرکهای دیداری صورت پذیرفت.روش: بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از روششناسی کلاسیک یا ظاهر شونده در نظریه داده بنیاد استفاده شد.استخراج مفاهیم و مؤلفهها از بطن دادههای مصاحبه با 14 نفر خبره در حوزه پژوهش تا حد اشباع نظری که با اتکا به روش نمونهگیری هدفمند گزینششده بودند صورت پذیرفت.یافتهها: انجام تجزیهوتحلیلها از طریق مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری حقیقی و نظری با استفاده از نرمافزار مکس کیو دی ای منجر به شناسایی465 کدباز ،53 زیر مؤلفه، 15 مؤلفه اصلی، در 6 مقوله گردید.نتایج:مفاهیم مستخرج در این مطالعه به ظهور مدل نهایی،حول پدیده محوری تحت عنوان محرکهای دیداری در بازاریابی دیجیتال انجامید.این مدل به پدیده علل، عوامل همبسته با فرایند علل اصلی، عوامل میانجی، مداخلهگر و پیامدهای مرتبط با پدیده محوری مطالعه و بستر آن اشاره دارد ، این 6 مورد در رویکرد کلاسیک به خانواده 6 سی های گلیزر مصطلح میباشند . این مطالعه زوایای جدیدی از کاربرد و چگونگی استفاده از محرکهای دیداری در بازاریابی دیجیتال را شناسایی کرده و با معرفی مدل جذب مشتریان در بازاریابی دیجیتال مبتنی بر محرکهای دیداری به برطرف نمودن برخی از شکافها و رفع ابهام موجود در رابطه با مفهوم موضوع پژوهش پرداخته است.
Consumers' desire to check products is one of the challenges facing leading companies in digital marketing that they are trying to solve. Visual features in the presentation of products are the most apparent leverage in this direction. Therefore, this qualitative study was conducted to determine which components and factors most effectively attract customers in digital marketing through visual stimuli.methodology: A Glaserian or Emergent approach methodology in grounded theory was employed to achieve the objectives. Data collected from 14 experts, concepts, and components in the interview were extracted until theoretical saturation was reached. A purposeful sampling method was used to select these experts.findings: Using MAXQDA software to analyze the fundamental and theoretical coding process, 465 open codes, 53 sub-components, and 15 principal components were identified in 6 categories. Based on the concepts conclusion: extracted from this study, the final model was developed around the central phenomenon of visual stimuli in digital marketing. According to the classical approach, these six cases are known as Glazer's 6 Cs. This study aimed to identify novel angles on how visual stimuli can be used in digital marketing. Moreover, it introduced a model of customer attraction based on visual stimuli in digital marketing. He has also filled in some gaps regarding the subject.
_||_