یکی از بزرگترین چالش های عصر حاضر تخریب خاک و به دنبال آن تخریب سرزمین می باشد. یکی از عوامل تخریب خاک در کانون های گردوغبار، کیفیت پایین تغذیۀ خاک به عنوان بستر رشد و توسعه پوشش گیاهی می باشد. آهک یکی از عواملی اصلی کاهش کیفیت تغذیه ای خاک می باشد. زمان بر و پرهزینه بو چکیده کامل
یکی از بزرگترین چالش های عصر حاضر تخریب خاک و به دنبال آن تخریب سرزمین می باشد. یکی از عوامل تخریب خاک در کانون های گردوغبار، کیفیت پایین تغذیۀ خاک به عنوان بستر رشد و توسعه پوشش گیاهی می باشد. آهک یکی از عواملی اصلی کاهش کیفیت تغذیه ای خاک می باشد. زمان بر و پرهزینه بودن روش آزمایشگاهی تخمین آهک خاک، بررسی روش های سریع و غیرمخرب مانند تصاویر ماهواره ای و طیف سنجی VNIR را ضروری می نماید. در این پژوهش 29 نمونه خاک دست نخورده هم زمان با تصویربرداری ماهوارۀ لندست 8 از دو کانون برداشت گردید. این نمونه ها در سه حالت، IMS، IDS و SMD طیف سنجی شدند. میزان آهک نمونه های سطحی و مخلوط در آزمایشگاه اندازه گیری شد. از روش شاخص خاک و روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی PLSR برای پردازش داده ها استفاده شد. نتایج روش PLSR برای حالت SMD (30/0=R2 و 84/1=RMSE) و برای حالت های IDS و IMS به ترتیب (0/08، 0/13)=R2، (0/87، 0/85)= RMSE بدست آمد. نتایج روش شاخص RI برای حالت های SMD، IDS و IMS به ترتیب (0/19، 0/29، 0/56= R2و 0/80، 0/75، 1/41=RMSE) به دست آمد که نتایج برای حالت SMD قابل قبول بود. نتایج روش PLSR برای تصویر ماهواره ای 0/84=R2 و 0/34= RMSE به دست آمد. اما نتایج مربوط به استفاده از سه شاخص RI، DI، NDI به ترتیب (0/31، 0/08، 0/28=R2 و 0/74، 0/86، 0/75=RMSE) به دست آمد که نتایج این بخش نسبت به روش PLSR ضعیف و غیرقابل قبول بود. بر این اساس نقشه مربوط به آهک منطقه با روش PLSR تهیه گردید.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه، تعیین مهمترین پارامترهای شیمیایی مؤثر در کیفیت آبهای زیرزمینی دشت بیضاء-زرقان استان فارس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و برآورد توزیع مکانی پارامترهای کیفی به کمک تحلیلگر زمینآماری در نرمافزار ArcGIS است. ابتدا دادههای 12 پارامتر کیفی آب مربوط چکیده کامل
هدف از این مطالعه، تعیین مهمترین پارامترهای شیمیایی مؤثر در کیفیت آبهای زیرزمینی دشت بیضاء-زرقان استان فارس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و برآورد توزیع مکانی پارامترهای کیفی به کمک تحلیلگر زمینآماری در نرمافزار ArcGIS است. ابتدا دادههای 12 پارامتر کیفی آب مربوط به 27 حلقه چاه در تابستان سال 1392 جمعآوری گردید. پس از نرمالسازی دادهها، با استفاده از روش تحلیل عاملی (FA)، سه عامل سختی، شوری و اسیدیته آب که در مجموع 90% کل واریانس دادهها را شامل میشدند؛ استخراج گردید. سهم متغیرها در هر عامل بعد از عمل چرخش واریماکس مشخص شد و از هر عامل، دو پارامتر که بیشترین همبستگی معنیدار را با عامل خود برقرار نمودند، تعیین گردید. بنابراین از عامل اول، پارامترهایTH وMg ، از عامل دوم، متغیرهایSAR و Na و از عامل سوم، عناصر pH و HCO3 بهعنوان مهمترین پارامترهای مؤثر در کیفیت آب زیرزمینی منطقه انتخاب شدند. نتایج حاصل از روشهای قطعی و زمینآماری برای برآورد پارامترهای فوق به کمک معیار آماری ریشۀ دوم میانگین مربعات خطا (RMSe) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای همه متغیرها بهجز pH، روش کوکریجینگ مناسبتترین روش است. برای TH و Mg مدل جی- بسل، برای SAR و Na مدل رشنال کوادریک، برای HCO3 مدل نمایی و برای pH روش معکوس فاصله وزنی به توان 1، از کمترین خطا و بیشترین دقت نسبت به سایر روشهای میانیابی برخوردار میباشند. نقشههای پهنهبندی مکانی پارامترهای فوق بیانگر آن است که میزان پارامترهای TH، Mg، SAR وNa در نواحی جنوب شرقی به بیشترین و در شمال دشت به کمترین غلظت خود میرسد. مقدار pH در منطقۀ بانش واقع در شمال دشت، نسبت به سایر مناطق بیشتر است و از لحاظ غلظت HCO3، نواحی شمال شرق و جنوب منطقه در شرایط نامناسبی قرار دارند.
پرونده مقاله
با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به مواد غذایی، گندم به عنوان محصولی با بیشترین سطح زیر کشت و تولید سالانه در مقیاس جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است لذا شناسایی و معرفی مناطق مساعد کشت آن در هر منطقه ضروری است. استان کرمانشاه بهعنوان محدوده مورد مطالعه یکی از من چکیده کامل
با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به مواد غذایی، گندم به عنوان محصولی با بیشترین سطح زیر کشت و تولید سالانه در مقیاس جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است لذا شناسایی و معرفی مناطق مساعد کشت آن در هر منطقه ضروری است. استان کرمانشاه بهعنوان محدوده مورد مطالعه یکی از مناطق حاصلخیزی است که بیشترین کشت گندم را در بین محصولات زراعی دارد. بدین منظور در این مطالعه از شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوات جهت شناسایی و معرفی مناطق مساعد کشت گندیم دیم استفاده شد. لایههای ورودی شبکه شامل 12 لایه؛ کاربری اراضی، میانگین بارندگی سالانه، میانگین بارندگی فصل پاییز، میانگین بارندگی فصل بهار، میانگین دمای سالانه، میانگین دمای فصل بهار، میانگین دمای فصل پاییز، شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، رطوبت نسبی، درجه- روز است. لایههای مربوط به بارندگی و دما به ترتیب با استفاده از دادههای ایستگاههای بارانسنجی و سینوپتیک و عمل درونیابی در محیط ArcGIS تهیه شدند. لایه های وابسته به ارتفاع نیز با استفاده از DEM با قدرت تفکیک 30×30 متر IRS استخراج شدند. ابتدا به منظور تعیین فضای جست وجو الگوریتم شبکه عصبی، مناطق غیر قابل کشت تعیین و از کل لایه های ورودی حذف گردید. 210 مکان مناسب کشت به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه شد. در نهایت کلاس مناطق غیر قابل کشت که 15% و نتایج حاصل از مدل شامل پنج کلاس بسیار مساعد، مساعد، نسبتاً مساعد، نامساعد و بسیار نامساعد که به ترتیب 5/4، 14/8، 24، 22/5 و 18/3 درصد از کل مساحت استان را به خود اختصاص دادهاند، تعیین شد. همچنین ضریب رگرسیون کلی 91 درصدی شبکه که حاصل شرکت کلیه داده در شبکه است، بیانگر کارای بالای شبکه عصبی پرسپترون چندلایه در این پهنه بندی است.
پرونده مقاله
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر است. ازاینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. فرسایش خاک نیز از جمله بلایای محیطی است که هر ساله موجب هدر رفتن هزاران تن خاک زراعی می شود و تغییر چکیده کامل
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر است. ازاینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. فرسایش خاک نیز از جمله بلایای محیطی است که هر ساله موجب هدر رفتن هزاران تن خاک زراعی می شود و تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در فرسایش است. بنابراین، تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان نیر، واقع در استان اردبیل و تأثیر آن بر فرسایش با استفاده از GIS و RS انجام شده است. برای انجام تحقیق از تصاویر سال 2000 و 2016، سنجنده OLI و TIRS، ماهواره لندست 8 استفاده شد و نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید. نقشه پهنه بندی فرسایش با استفاده از نقشه های کاربری اراضی و عوامل شامل شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، بارش و خاک با استفاده از روش وزن دهی کرتیک و روش ترکیب خطی وزن (WLC) انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان مساحت در سال 2000 مربوط به کاربری زراعت دیم با 442/38 کیلومترمربع و سپس مراتع نیمه متراکم با مساحت 347/39 کیلومتر مربع است و در سال 2016، بیشترین میزان مساحت مربوط به کاربری مراتع متراکم و سپس کاربری مراتع نیمه متراکم به ترتیب با 76/478 و 50/458 کیلومتر مربع است. با توجه به نقشة پهنهبندی فرسایش سال 2000 به ترتیب 17/25 و 25/55 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2016 به ترتیب 12/44 و 26/51 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقة بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور عمده مناطق با طبقه بسیار پرخطر و پرخطر در هر دو دورۀ زمانی در کاربری های زراعت دیم و زراعت آبی- باغات قرار دارند.
پرونده مقاله
اخیراً بازسازی و توسعه جاده اصلی دو دهستان رباط- سیاهپوش مخاطرات ناشی از حرکات تودهای را افزایش داده است. با توجه به اهمیت این مسئله، مهار و پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع زمینلغزش به عنوان یکی از انواع مخاطرات طبیعی در توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام چکیده کامل
اخیراً بازسازی و توسعه جاده اصلی دو دهستان رباط- سیاهپوش مخاطرات ناشی از حرکات تودهای را افزایش داده است. با توجه به اهمیت این مسئله، مهار و پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع زمینلغزش به عنوان یکی از انواع مخاطرات طبیعی در توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این تحقیق، شناخت عوامل مسبب و تشدیدکننده زمینلغزش و پهنه بندی خطر وقوع آن از طریق مدلهای آماری و تجربی است. بدین منظور، عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش، شامل سنگ شناسی، درجه شیب، جهت دامنه، تیپ خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل، شبکه آبراهه و جاده در محیط ArcGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از همبستگی بین متغیرها با فراوانی وقوع زمینلغزش نشان داد که عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش در منطقه به ترتیب شیب دامنه، فاصله از آبراهه ها و سنگ شناسی هستند. همچنین عامل فاصله از جاده به عنوان عامل تشدیدی در بروز زمینلغزشهای جدید شناسایی شد. مقایسه و ارزیابی میزان تطابق مدل های دو متغیره ارزش اطلاعاتی و چند متغیره رگرسیون با استفاده از تکنیک CTA، نشان داد که مدل ارزش اطلاعاتی در طبقات خطر بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد به ترتیب 30/06، 0/26، 19/11، 17/43 و 33/12% و مدل رگرسیون چند متغیره 9/25، 12/54، 13/54، 53/06 و 11/57% از مساحت کل منطقه را به خود اختصاص داده اند.
پرونده مقاله
کربن آلی منبع اصلی مواد آلی خاک و شاخص کیفیت خاک در اکوسیستم های طبیعی است. بنابراین پایش ذخایر کربن آلی خاک در شرایط مختلف برای مطالعه چرخه جهانی کربن ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان کربن آلی خاک در دو منطقه بحرانی و آسیبپذیر از دشت قهاوند که دار چکیده کامل
کربن آلی منبع اصلی مواد آلی خاک و شاخص کیفیت خاک در اکوسیستم های طبیعی است. بنابراین پایش ذخایر کربن آلی خاک در شرایط مختلف برای مطالعه چرخه جهانی کربن ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان کربن آلی خاک در دو منطقه بحرانی و آسیبپذیر از دشت قهاوند که دارای اکوسیستم مرتعی بوده و در دهه های گذشته بیابانزایی گسترده ای را شاهد بوده است، انجام شد. نمونه برداری خاک سطحی تا عمق 20 سانتیمتر در 63 نقطه به صورت تصادفی در دو منطقه بحرانی و آسیبپذیر انجام شد. بررسی تغییرات کربن آلی خاک در دو منطقه نشان داد که تفاوت معنی داری در سطح یک درصد بین دو منطقه آسیب پذیر و بحرانی وجود دارد. همچنین میزان کربن آلی خاک حاصل از نمونه ها با نتایج حاصل از شاخص های طیفی تصویر ماهواره لندست 8 مقایسه شد. سپس، تعداد نه شاخص مختلف پوشش گیاهی و روشنایی شامل NDVI، RVI، SAVI، MSAVI، TSAVI، OSAVI، WDVI، NDBI و BI مربوط به 63 نقطه نمونهگیری زمینی بر اساس تصویر ماهواره ای اردیبهشت ماه سال 1395 محاسبه شد. شاخص های ماهواره ای NDVI، RVI، SAVI، MSAVI، TSAVI، OSAVI، NDBI و BI همبستگی پیرسون نسبتاً خوبی با میزان کربن آلی خاک به ترتیب با R2 به ارزش 0/41، 0/38، 0/38، 0/41، 0/40، 0/39، 0/44- و 0/48 از خود نشان دادند. این نتایج نشان دهنده امکان استفاده از شاخص های طیفی تصویر ماهواره ای لندست 8 جهت بررسی و مطالعه ذخایر کربن آلی خاک در دشت قهاوند است.
پرونده مقاله
به منظور تعیین نواحی پتانسیل حضور چشمه های زیردریایی در سواحل استان بوشهر، نقشه دمای سطح دریا در اطراف بحرین و سواحل استان بوشهر با توجه به ضرایب تصحیحات اتمسفری و با اعمال روابط حاکم بر DN باند 10 حرارتی ماهواره لندست 8 طی چهار ماه از سال 1395 با استفاده از نرمافزاره چکیده کامل
به منظور تعیین نواحی پتانسیل حضور چشمه های زیردریایی در سواحل استان بوشهر، نقشه دمای سطح دریا در اطراف بحرین و سواحل استان بوشهر با توجه به ضرایب تصحیحات اتمسفری و با اعمال روابط حاکم بر DN باند 10 حرارتی ماهواره لندست 8 طی چهار ماه از سال 1395 با استفاده از نرمافزارهای ENVI و ArcGIS تهیه گردید. پس از استخراج دمای برآوردی چشمه های زیردریایی بحرین، شش چشمه به عنوان شاخص تعیین شد. دمای این چشمه ها در تصویر مربوط به بهمن ماه، 16/54، 18/52، 17/29، 15/97، 17/73 و 15/83 درجه سانتیگراد برآورد گردید. با مطابقت دمای میانگین شاخص (16/98 درجه سانتیگراد) با دمای نواحی ساحلی استان بوشهر، بخشی از سواحل عسلویه و خلیج نای بند، بخش وسیعی از حدفاصل بندر دیر تا رودخانه مند، حوالی روستای کلات، شرق و غرب بندر بوشهر، حدفاصل رودخانه حله و جزیره شیف، بندر ریگ، حوالی بندر گناوه و حدفاصل هندیجان و بندر دیلم به عنوان نواحی دارای پتانسیل حضور چشمه زیردریایی مشخص شدند. ناهنجاری های دمایی کمتر از 100 متر ناشی از جریان های ورودی آب زیرزمینی به پیکره های آبی، به احتمال زیاد اهمیت به نسبت کمتری نسبت به ناهنجاریهای بزرگتر از 100 متر دارند. بنابراین می توان تصاویر با کیفیت تفکیک پذیری متوسط مانند لندست 8 را به منظور تشخیص ناهنجاری های وسیع و با اهمیت، به عنوان آزمون ابتدایی غربالگری برای شناسایی اولیه نواحی پتانسیل حضور چشمه های زیردریایی مورد استفاده قرار داد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق، مقایسه برآورد مشخصه های ساختاری حجم سرپا، رویه زمینی و تعداد درختان در هکتار تودههای جنگلی خزری با استفاده از داده های رادار و تلفیق دادههای رادار و لیدار در بخشی از سری یک و دو جنگلهای شصت کلاته گرگان در استان گلستان است. اطلاعات مشخصههای ساختاری از چکیده کامل
هدف از تحقیق، مقایسه برآورد مشخصه های ساختاری حجم سرپا، رویه زمینی و تعداد درختان در هکتار تودههای جنگلی خزری با استفاده از داده های رادار و تلفیق دادههای رادار و لیدار در بخشی از سری یک و دو جنگلهای شصت کلاته گرگان در استان گلستان است. اطلاعات مشخصههای ساختاری از 307 قطعهنمونه دایرهای شکل در جنگل موردمطالعه محاسبه و استخراج شد. پیش پردازش ها و پردازش های موردنیاز بر روی داده های خام راداری (سال 2009) و لیداری (سال 1390) صورت گرفت و مقادیر متناظر با قطعات نمونه زمینی بر روی همه شاخص های حاصل از داده های رادار و لیدار استخراج گردید. مدلسازی با استفاده از مشخصههای استخراجی راداری بهصورت جداگانه و بهصورت تلفیقی با لیدار با الگوریتم غیرپارامتریک جنگل تصادفی با 75 درصد از قطعات نمونه انجام شد. ارزیابی اعتبار مدلسازیها با استفاده از 25 درصد باقیمانده قطعات نمونه و با معیارهای مجذور میانگین مربعات خطا و اریبی بهصورت مطلق و نسبی صورت گرفت. نتایج نشان داد که مقدار درصد مجذور میانگین مربعات خطا و درصد اریبی با استفاده از داده های رادار به ترتیب برای حجم سرپا (44/09 درصد و 0/99- درصد)، رویه زمینی در هکتار (35/72 درصد و 3/15- درصد) و تعداد درختان در هکتار (42/73 درصد و 3/52 درصد) و با استفاده از تلفیق داده های رادار و لیدار به ترتیب برای حجم سرپا (37/23 درصد و 0/76 درصد)، رویه زمینی در هکتار (31/37 درصد و 3/14- درصد) و تعداد درختان در هکتار (36/44 درصد و 0/95 درصد) برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تلفیق داده های رادار و لیدار سبب بهبود نتایج برآورد ها بهخصوص در مشخصه حجم سرپا نسبت به موقعی که از داده راداری بهصورت مجزا استفاده گردید شده است.
پرونده مقاله