عناصر بومی داستاننویسی مکتب اصفهان در آثار بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسینیره شاطری 1 , محبوبه خراسانی 2 , مرتضی رشیدی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده علوم انسانی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاداسلامی، نجفآباد، ایران.
3 - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده علوم انسانی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
کلید واژه: عناصر بومی, بهرام صادقی, هوشنگ گلشیری, ادبیات داستانی, مکتب اصفهان,
چکیده مقاله :
چکیده: داستاننویسانی که از شهر اصفهان برخاستهاند، ویژگیهای مشترکی در آثار خود بر جا گذاشتهاند. این ویژگیهای مشترک فقط در حیطۀ اقلیم خلاصه نمیشود؛ بلکه مجموعهای از عناصر هویتبخش را در بر میگیرد و ساحتهای همسویی را در حوزۀ زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق، آداب و رسوم و باورها نمایان میسازد. این مقاله در ساختار آثار داستانی دو تن از نمایندگان شاخص مکتب اصفهان یعنی بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری واکاوی کرده و خصوصیات مشترکِ وحدتبخش و سبکآفرین آنها را استخراج نموده است. نتیجه اینکه این ساختارها در مواردی همچون تصویرآفرینیهای طنزآمیز و هجوآمیز، تکنیک و فرم متفاوت در کلام، شخصیتپردازیهای خاص، فضاسازیهای گوتیک و نامشخص، آغازها و انجامهای ناگهانی، چرخش در زاویهدید و خلافآمد در روایت، گفتوگوهای زیاد و توصیفات کم، توجه به اساطیر و تاریخ و متون کهن، سوژهگزینیهای نادر و نامگزینیهای مدرن و نثر صیقلخورده و شعرگونه، تحلیل و تشریح میشود. کلیدواژهها: عناصر بومی، مکتب اصفهان، بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری، ادبیات داستانی.
Native elements of Isfahan's story writing in the works of Bahram Sadeghi and Houshang Golshiri abstract: Writers from the city of Isfahan have common features in their works. These common features are not limited to the climatic context, but include a set of identity elements that represent commonalities in terms of language, thought, geography, economics, ethics, customs, and beliefs. This article has explored the structure of fictional works by two prominent representatives of the Isfahan school of thought, Bahram Sadeqi and Houshang Golshiri, and derived their unifying and linguistic common features. The result is that these structures are in some cases such as humorous and spurred imagery, different technique and form in the word, specific characterizations, horrific and indeterminate spaces, initiations and sudden events, spin on the angle of view and reversal in narration, conversations and low descriptions, attention The mythology and ancient history and texts, rare subjects and modern names, and simple prose and poetry, are analyzed. Keywords: Native Elements, Isfahan School, Bahram Sadeghi, Houshang Golshiri, Fiction.
_||_