هدف پژوهش حاضرشناسایی مولفه های فرسودگی شغلی و ارائه مدلی جهت کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی و برحسب زمان گرداوری داده، مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضرشناسایی مولفه های فرسودگی شغلی و ارائه مدلی جهت کاهش فرسودگی شغلی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی و برحسب زمان گرداوری داده، مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه ارائه کاهش فرسودگی شغلی کارکنان بود. برای تعیین نمونه های این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند از 20 خبره استفاده شد. جامعۀ آماری بخش کمی شامل کلیه کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 2085 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و محاسبه حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد 325 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه 56 گویه ای می باشد. روایی ابزار کمی از طریق روایی سازه ای به تایید رسید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 0.89 محاسبه گردید. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، مهمترین مولفه های فرسودگی شغلی در میان کارکنان تصمیم گیری و کنترل و نظارت، فناوری اطلاعات، نظام مالی و بودجه، نظام پاداش، سیستم تحقیق و توسعه، فضا، تجهیزات و امکانات، ویژگی فردی کارکنان، ویژگی فردی مدیران، فرهنگ سازمانی، امنیت شغلی، حمایت مدیریت، سیاسی، قانونی، دولتی، فرهنگی و اقتصادی می باشد. در مجموع شناسایی مولفه های فرسودگی شغلی و کاهش آن موجب افزایش بهره وری منابع انسانی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی خواهد شد.
پرونده مقاله
این پژوهش باهدف ارائه مدلی برای ارتقاء کیفیت زندگی معلمان ابتدایی استان سیستان و بلوچستان انجام گرفت. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین استفاده شد. مشارکتکنندگان این پژوهش را 18 نفر از معلمان خبره و مطلعان کلیدی تشکیل دادند که بر اساس اصل اش چکیده کامل
این پژوهش باهدف ارائه مدلی برای ارتقاء کیفیت زندگی معلمان ابتدایی استان سیستان و بلوچستان انجام گرفت. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین استفاده شد. مشارکتکنندگان این پژوهش را 18 نفر از معلمان خبره و مطلعان کلیدی تشکیل دادند که بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدهاند. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرمافزار Maxqda18 صورت گرفته است. برای بررسی روایی و پایایی کیفی، از روش بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع، بررسی همکار، بازنگری ناظران و پایایی بین دو کُدگذار استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده 11 مقوله اصلی، 36 مقوله فرعی و 253 زیرمقوله میباشد که در قالب مدل پارادایمی حول پدیدهی محوری (کیفیت زندگی)، شامل شرایط علّى (تأمین نیازها)، عوامل زمینهای (عوامل فردی/ عوامل خانوادگی/ عوامل سازمانی-شغلی)، شرایط مداخلهگر (عوامل برون سازمان)، راهبردها (اقدامات فردی و خانوادگی/ تمرکززدایی در آموزشوپرورش/ اقدامات سازمانی و مدیریتی) و پیامدها در سطح (فردی و خانوادگی/ شغلی-سازمانی) قرار گرفته است.
پرونده مقاله