هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری اخلاقی با عملکرد مدیران مدارس شهر تهران بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 (1353 نفر) بودند که بر اساس جدول کرجسی و مور چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری اخلاقی با عملکرد مدیران مدارس شهر تهران بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 (1353 نفر) بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 298 نفر (159 زن و 139 مرد) با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای رهبری اخلاقی (دیهوق و دنهارتگ، 2008) و عملکرد مدیران (پاترسون، 1992) استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آنها تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بهترتیب 92/0 و 87/0 محاسبه شد. دادهها به کمک نرمافزار SPSS-22 و با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین رهبری اخلاقی با عملکرد مدیران مدارس رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین بین مولفههای رهبری اخلاقی یعنی انصاف، شفافسازی نقش و تسهیم قدرت با عملکرد مدیران مدارس رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. علاوه بر آن رهبری اخلاقی و همه مولفههای آن توانایی پیشبینی معنادار عملکرد مدیران مدارس را داشتند (05/0>P). بنابراین برای بهبود عملکرد مدیران مدارس میتوان میزان رهبری اخلاقی و مولفههای آن را از طریق کارگاههای آموزشی ارتقاء بخشید.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر راهبرد آموزشی KWL بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس دین و زندگی دانشآموزان انجام شد. پژوهش حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پسر پایه سوم دبیرستان شهرستان میاندواب در سال تحصیلی 96 چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر راهبرد آموزشی KWL بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس دین و زندگی دانشآموزان انجام شد. پژوهش حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پسر پایه سوم دبیرستان شهرستان میاندواب در سال تحصیلی 96-1395 بود که تعداد دو کلاس با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و با روش تصادفی یکی بهعنوان گروه آزمایش و دیگری بهعنوان گروه کنترل انتخاب شد. گروه آزمایش 8 جلسه تحت آموزش راهبرد آموزشی KWL قرار گرفت. برای اندازهگیری دادهها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و آزمون معلمساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در هر دو متغیر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس دین و زندگی دانشآموزان تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر راهبرد آموزشی KWL باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس دین و زندگی دانشآموزان شد (001/0>P). با توجه به نتایج روانشناسان و مشاوران مدارس میتوانند از راهبرد آموزشی KWL برای ارتقای انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس دین و زندگی دانشآموزان استفاده کنند.
پرونده مقاله