موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان از جمله مهم ترین مباحثی است که در نگرش های فمینیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با پیشرفت جوامع انسانی همواره سؤال ها و بحث های متعددی در مورد احساس امنیت اجتماعی زنان مطرح بوده است، از جمله این که آیا زنان در دنیای امروزی می توانن چکیده کامل
موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان از جمله مهم ترین مباحثی است که در نگرش های فمینیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با پیشرفت جوامع انسانی همواره سؤال ها و بحث های متعددی در مورد احساس امنیت اجتماعی زنان مطرح بوده است، از جمله این که آیا زنان در دنیای امروزی می توانند بهصورت آزادانه و بدون هراس، زندگی کنند؟ در طی سال های گذشته در جهان و از جمله ایران مطالعات متعددی در این زمینه به انجام رسیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر این ضرورت، بهدنبال بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر احساس امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی سبز است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. حجم نمونه به تعداد 165 نفر (زن) به صورت غیراحتمالی و اتفاقی انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های همبستگی گاما، لاندا و همچنین آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران نسبتاً مطلوب است اما بحث اصلی؛ تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر آن است که در این قسمت یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی با ضریب رگرسیون 69/0 بیشترین و گروه گرایی با 19/0 کمترین اثر را احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران دارند. همچنین عواملی نظیر سن(با ضریب 36/0)، تحصیلات (با ضریب 53/0) و وضعیت مالی (با ضریب35/0) رابطه مثبتی با احساس امنیت اجتماعی زنان دارد. بهطور کلی امنیت زنان در جامعه تحت تأثیر شرایط محیطی و اجتماعی و همچنین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده است.
پرونده مقاله
موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان از جمله مهم ترین مباحثی است که در نگرش های فمینیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با پیشرفت جوامع انسانی همواره سؤال ها و بحث های متعددی در مورد احساس امنیت اجتماعی زنان مطرح بوده است، از جمله این که آیا زنان در دنیای امروزی می توا چکیده کامل
موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان از جمله مهم ترین مباحثی است که در نگرش های فمینیستی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با پیشرفت جوامع انسانی همواره سؤال ها و بحث های متعددی در مورد احساس امنیت اجتماعی زنان مطرح بوده است، از جمله این که آیا زنان در دنیای امروزی می توانند بهصورت آزادانه و بدون هراس، زندگی کنند؟ در طی سال های گذشته در جهان و از جمله ایران مطالعات متعددی در این زمینه به انجام رسیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر این ضرورت، بهدنبال بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر احساس امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی سبز است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. حجم نمونه به تعداد 165 نفر (زن) به صورت غیراحتمالی و اتفاقی انتخاب گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های همبستگی گاما، لاندا و همچنین آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران نسبتاً مطلوب است اما بحث اصلی؛ تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر آن است که در این قسمت یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی با ضریب رگرسیون 69/0 بیشترین و گروه گرایی با 19/0 کمترین اثر را احساس امنیت اجتماعی زنان در پارک نیاوران دارند. همچنین عواملی نظیر سن(با ضریب 36/0)، تحصیلات (با ضریب 53/0) و وضعیت مالی (با ضریب35/0) رابطه مثبتی با احساس امنیت اجتماعی زنان دارد. بهطور کلی امنیت زنان در جامعه تحت تأثیر شرایط محیطی و اجتماعی و همچنین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده است.
پرونده مقاله
اصطلاح بیوفیلیا اولین بار توسط اریک فرم در سال ۱۹۶۴ میلادی برای توصیف گرایش روانی مجذوب شدن نسبت به تمام چیزهای زنده و زندگی بخش استفاده شده است. این واژه از لحاظ لغوی یک اسم است که در سال ۱۹۷۹ میلادی وارد لغت نامهMerriam Websterشده و به معنای توانایی فطری بشر برای ارتب چکیده کامل
اصطلاح بیوفیلیا اولین بار توسط اریک فرم در سال ۱۹۶۴ میلادی برای توصیف گرایش روانی مجذوب شدن نسبت به تمام چیزهای زنده و زندگی بخش استفاده شده است. این واژه از لحاظ لغوی یک اسم است که در سال ۱۹۷۹ میلادی وارد لغت نامهMerriam Websterشده و به معنای توانایی فطری بشر برای ارتباط برقرار کردن و وابستگی صمیمانه با انواع دیگر زندگی و موجودات در طبیعت میباشد. با توجه به اینکه خصوصیات کلی شهر زیستپذیر به صورت مبانی نظری در پژوهشهای مختلف تحت بررسی است، اکنون ما برآنیم که به تبیین معیارهای زیستپذیری بر اساس برنامهریزی بیوفیلیک و با توجه به شرایط بومی در شهرهای جدید ایران بپردازیم. از آنجا که مباحث زیستپذیری و برنامهریزی بیوفیلیک در ادبیات غرب مطرح گردیده و شرایط و ویژگیهای مختص به مکان خود را داراست، لذا بومی سازی اصول آن با شرایط و ویژگیهای اقلیمی ایران یکی از اهداف عمده پژوهش حاضر میباشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و روش عمده در تحقیق حاضر روش توصیفی – تحلیلی میباشد که به همراه روشهای تحلیل محتوا و مورد کاوی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. جهت جمعآوری دادهها از روش میدانی و ابزار جمعآوری داده پرسشنامه میباشد. جهت بررسی روابط بین معیارهای زیستپذیری (که از طریق روش تحلیل محتوا و کدگذاری گزینشی) و مؤلفههای برنامهریزی بیوفیلیک از نرمافزار SPSS و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافتهها حاکی از آن است که دستیابی به زیستپذیری از طریق برنامهریزی بیوفیلیک امکانپذیر است و مهمترین مؤلفه تأثیرگذار بر زیستپذیری در شهرهای جدید ایران مدیریت شهری میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با مطالعه عمیق نظریات و رویکردها پیرامون حوزههای منظر، سعی در تحلیل، اولویتبندی و ارزیابی و نیز بررسی جایگاه آن در پروژههای حرفهای معماری منظر معاصر ایران دارد. در همین راستا با دستهبندی نظریههای موجود در شش رویکرد (مفهوم و معنا؛ زیبایی شناسی؛ اجتماعی- چکیده کامل
پژوهش حاضر با مطالعه عمیق نظریات و رویکردها پیرامون حوزههای منظر، سعی در تحلیل، اولویتبندی و ارزیابی و نیز بررسی جایگاه آن در پروژههای حرفهای معماری منظر معاصر ایران دارد. در همین راستا با دستهبندی نظریههای موجود در شش رویکرد (مفهوم و معنا؛ زیبایی شناسی؛ اجتماعی- فرهنگی؛ طبیعت و اکولوژی؛ طراحی، فرم، عملکرد و برنامهریزی و فرآیند طراحی)، به تحلیل و ارزیابی آنها پرداخته خواهد شد. لازم به توضیح است که این مطالعه در دو بخش انجام میشود، بخش اول به روش کیفی نظریه زمینهای[1]، که با استفاده از کدگذاری مفاهیم به تحلیل نظریات میپردازد، صورت میگیرد. در بخش دوم با رویکردی تطبیقی، معیارهای استخراج شده از بخش اول، در معماری منظر معاصر ایران مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد. نتایج حاکی از آن است که در پروژههای حرفهای معماری منظر کشور، کاستیهایی در رابطه با شش مقوله فوق وجود دارد، به طوری که در مسائلی همچون اتصال منظر به معماری، ادراک منظر، انعطاف پذیری و برنامهدهی منظر، تلاش چندانی صورت نگرفته است، اما به مواردی از جمله الگوها، نمادها، سنت، نظم و هندسه به نحو مطلوبی پرداخته میشود. بنابراین با گام برداشتن در راستای جبران این کمبودها میتوان موجبات رشد و پیشرفت این رشته را در همه ابعاد، فراهم کرد. [1] Grounded Theory
پرونده مقاله
پیاده روی به عنوان اصلی ترین الگوی جابه جایی مردم در داخل کانون های زیستی به دلیل کم هزینه بودن یا در دسترس بودن آسان برای کلیه اقشار جامعه به شمار می رفت که به دنبال انقلاب صنعتی و سلطهی اتومبیل در شهرها موضوع عابر پیاده به فراموشی سپرده شد. کلانشهر تبریز نیز از ای چکیده کامل
پیاده روی به عنوان اصلی ترین الگوی جابه جایی مردم در داخل کانون های زیستی به دلیل کم هزینه بودن یا در دسترس بودن آسان برای کلیه اقشار جامعه به شمار می رفت که به دنبال انقلاب صنعتی و سلطهی اتومبیل در شهرها موضوع عابر پیاده به فراموشی سپرده شد. کلانشهر تبریز نیز از این قاعده مستثنی نبوده و غلبه ی فضاهای سواره بر مسیرهای پیاده، عرصه را بر حضور شهروندان در فضاهای شهری تنگ نموده است که در این راستا، نادیده گرفته شدن نیازهای عابران پیاده از معضلات پیش رو می باشد. هدف مقاله ی حاضر، بررسی تطبیقی پیاده راه های تربیت و ولیعصر شهر تبریز از منظر مؤلفه های پیاده مداری است. روش تحقیق مقاله ی حاضر، توصیفی-تحلیلی، نوع پژوهش کاربردی و شیوهی جمع آوری داده ها و اطلاعات اسنادی و پیمایشی است. برای تعیین حجم نمونه در پیاده راه های تربیت و ولیعصر تبریز که در سال 1394 بهعمل آمده از روش کوکران و جهت نمونه گیری از روش تصادفی ساده بهره گرفته شده است. در تحقیق حاضر، جهت تعیین روایی تحقیق از روش تأیید خبرگان و صاحبنظران و برای پایایی تحقیق از آزمون KMO که میزان آن در هر دو پیاده راه بالاتر از 50/0 است، استفاده شده است. در نهایت برای پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر، نشان می دهد 5 عامل دسترسی به خدمات، وضعیت امنیت، امکانات و تسهیلات پیاده رو، مطلوبیت محیطی و جذابیت و زیبایی پیاده رو بالاترین سهم را در تعریف پیاده مداری در پیاده راه های مذکور دارا می باشند. نتایج حاصل از پژوهش، نشانگر این است که عامل دسترسی به خدمات با 14/25 درصد و وضعیت امنیت با 48/20 درصد در پیاده راه تربیت و عامل امکانات و تسهیلات پیاده رو با 26/25 درصد و مطلوبیت محیطی با 40/21 درصد در پیاده راه ولیعصر از نظر ساکنان و استفاده کنندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
پرونده مقاله
یکی از متغیرهای تأثیرگذار در بهبود عملکرد و حیات شهرها خلاقیت است. از میان این عوامل رهبری یکی از مهمترین آنهاست. هدف این مقاله بررسی رابطه رهبری خلاق با خلاقیت شهری میباشد. این تحقیق نشان میدهد که رهبری خلاق یکی از عوامل مؤثر و مهم در شکلگیری شهر خلاق و خلاقیت شهرو چکیده کامل
یکی از متغیرهای تأثیرگذار در بهبود عملکرد و حیات شهرها خلاقیت است. از میان این عوامل رهبری یکی از مهمترین آنهاست. هدف این مقاله بررسی رابطه رهبری خلاق با خلاقیت شهری میباشد. این تحقیق نشان میدهد که رهبری خلاق یکی از عوامل مؤثر و مهم در شکلگیری شهر خلاق و خلاقیت شهروندان است. در واقع رابطة رهبری خلاق با متغیرهای تفکر خلاق، خلاقیت محیطهای شهری، برنامهریزی شهری خلاق و حمایت از ایدههای نو و خلاق بررسی میگردد و نقش مثبت آن را در قالب مدل ارتباط چند سطحی رهبری خلاق با نوآوری و خلاقیت شهری را به بحث میگذارد. همچنین اهمیت و ضرورت برنامهریزی از دیدگاه اسلام و نقش جایگاه مدیران و رهبران از منظر معصومین در جوامع بررسی و بر اهمیت آن در برقراری شهر خلاق ایرانی اسلامی تأکید میگردد و نیز نقش چالشهای برنامهریزی شهری خلاق و مدیریت شهری و اثرات نبود سیاستگذاران و مدیران خلاق پویا و نوآور در سازمانها و نیز عدم هماهنگی و انسجام در برنامهریزیهای مربوط به حوزه شهری بررسی میگردد و بر اهمیت یکپارچهسازی و هماهنگی در مقام حکمروایی شهری خلاق تأکید میگردد. در این تحقیق از روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این نقشها و اهمیت برنامهریزی و رهبری خلاق در بروز زمینه شهر خلاق پرداخته شده است.
پرونده مقاله
در جهانی که بهسرعت در حال شهری شدن و تغییر است، تهیه مسکن سالم و قابل استطاعت بهعنوان اولویتی کلیدی برای تمام حکومتها مطرح است. درهرحال، برای توجه مؤثرتر و بیشتر بر مسائل جدی مرتبط با جلوگیری ناپایداری مسکن نیازمند درک و تعبیر جدیدی است. امروزه مفهوم مسکن صرفاً به چکیده کامل
در جهانی که بهسرعت در حال شهری شدن و تغییر است، تهیه مسکن سالم و قابل استطاعت بهعنوان اولویتی کلیدی برای تمام حکومتها مطرح است. درهرحال، برای توجه مؤثرتر و بیشتر بر مسائل جدی مرتبط با جلوگیری ناپایداری مسکن نیازمند درک و تعبیر جدیدی است. امروزه مفهوم مسکن صرفاً بهعنوان یک سرپناه نیست، بلکه نقش حیاتی در دستیابی به توسعه پایدار دارد. دسترسی به مسکن پایدار در اغلب کشورهای درحالتوسعه بهواسطۀ مشکلات فراوان مالی، مدیریتی و ظرفیتی به دلیل رشد شتابان شهرنشینی با مسائل بسیاری همراه است؛ بهگونهای که باعث شکلگیری مساکنی باکیفیت و تراکم پایین، گسترش زاغهها و جدایی گزینی شهری شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به تحلیل شاخصهای کمی مسکن با رویکرد پایداری در نواحی شهری زنجان میپردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و با بهکارگیری تکنیک تودیم در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به تحلیل پایداری شاخصهای کمی مسکن در نواحی شهری پرداخته است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانهای از قبیل بلوک آماری مسکن 1390، اسناد و مدارک گردآوریشده است. یافتهها نشان میدهد که مساکن واقع در نواحی شهری زنجان از لحاظ اصول مسکن پایدار با مشکلاتی چون افزایش تراکم نفر در اتاق، تراکم خانوار در واحد مسکونی و عدم امنیت سکونتی، تراکم اتاق در واحدهای مسکونی مواجه است این ناپایداری شاخصهای مسکن بر اساس نتایج حاصل تکنیک تودیم در نواحی 1-3(محله اسلامآباد، سعدیه)، 1-2(محلات درمانگاه، شهدا، فاطمیه)،2-5(محلات بیسیم، ترانس، بنیاد) از وضعیت ناپایداری بیشتری برخوردارند.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین دغدغههای برنامهریزان شهری، نحوه تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر بر حسب نیازهای جامعه شهری میباشد. این مقاله با هدف برنامهریزی راهبردی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق مختلف کلانشهر اهواز تدوین شده است چکیده کامل
یکی از مهمترین دغدغههای برنامهریزان شهری، نحوه تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر بر حسب نیازهای جامعه شهری میباشد. این مقاله با هدف برنامهریزی راهبردی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق مختلف کلانشهر اهواز تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی بوده و از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره تاپسیس و از کاربست مدل ترکیبیSWOT-AHP استفاده شده است. یافتهها بر اساس مدل تاپسیس نشان میدهد که مناطق چهار، سه و یک بیشترین خدمات را به خود اختصاص دادهاند و در وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق گرفتهاند. از سوی دیگر نتایج حاصل از مدل ترکیبی نشان میدهد که راهبرد so با امتیاز نهایی 0.265 بیشترین تأثیر را در میان عوامل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها داشته و راهبرد غالب در منطقه مورد مطالعه از نوع تهاجمی میباشد و نمودار تحلیل حساسیت نشان میدهد استراتژی راهبردی SO بیشترین حساسیت و استراتژی راهبردی WO کمترین حساسیت را دارد.
پرونده مقاله
ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻓﺎرغ از اﯾﻨﮑﻪ در ﺷﻬﺮ ﯾـﺎ روﺳـﺘﺎ زﻧـﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ، در ﭘﯽ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠﻮب و رﺿـﺎﯾﺖ ﺑﺨـﺶ اﺳﺖ و ﻃﺒﯿﻌﺘـﺎً ﺑـﺮای داﺷـﺘﻦ زﻧـﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠـﻮب، رﺿـﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶ و باﻣﻌﻨﯽ، زﻣﯿﻨﻪﻫﺎ و ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻻزم اﺳﺖ ﮐـﻪ اﻧﺴـﺎن ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ آن آﺳﺎﯾﺶ و رﻓﺎه درازﻣﺪﺗﯽ را ﺑﺮای ﺧـﻮد و اﺟﺘﻤﺎع خود ﻓﺮاﻫﻢ چکیده کامل
ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻓﺎرغ از اﯾﻨﮑﻪ در ﺷﻬﺮ ﯾـﺎ روﺳـﺘﺎ زﻧـﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ، در ﭘﯽ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠﻮب و رﺿـﺎﯾﺖ ﺑﺨـﺶ اﺳﺖ و ﻃﺒﯿﻌﺘـﺎً ﺑـﺮای داﺷـﺘﻦ زﻧـﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠـﻮب، رﺿـﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶ و باﻣﻌﻨﯽ، زﻣﯿﻨﻪﻫﺎ و ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻻزم اﺳﺖ ﮐـﻪ اﻧﺴـﺎن ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ آن آﺳﺎﯾﺶ و رﻓﺎه درازﻣﺪﺗﯽ را ﺑﺮای ﺧـﻮد و اﺟﺘﻤﺎع خود ﻓﺮاﻫﻢ کند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط میزان برخورداری از امکانات و خدمات با سطح زیستپذیری روستاهای دهستان دامن شهرستان ایرانشهر در بعد زیست محیطی می باشد. روش تحقیق با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. داده های موردنیاز از طریق منابع کتابخانه ای مراکز علمی و بررسی های میدانی و پرسشنامه ای، مصاحبه با مردم و مسئولین محلی گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای بالای 20 خانوار دهستان دامن از توابع شهرستان ایرانشهر متشکل از 17روستا می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 287 نفر از مردم عادی تعیین شد و 17 دهیار و بهورز روستاهای انتخاب شده نیز به صورت تمام شماری برای گردآوری داده ها نظرسنجی شد. به منظور رتبه بندی روستاها به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات از مدل شاخص مرکزیت وزنی و جهت رتبه بندی روستاها به لحاظ وضعیت شاخص های زیست محیطی از مدل ویکور استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین برخورداری خدماتی و بالارفتن سطح زیست پذیری محیطی در روستاهای ایرانشهر رابطه معناداری وجود ندارد. روستاهای پرجمعیتی که طبق نتایج مدل مرکزیت وزنی؛ از نظر خدمات و امکانات سطح برخورداری بالاتری دارند طبق نتایج مدل ویکور در سطح پایینی از زیست پذیری در بعد محیطی قرار داشتند. بنابراین نمی توان گفت صرفاً با برخوردارکردن روستاها به لحاظ امکانات و خدمات زیرساختی می توان جذابیت محیطی، سازگاری و سلامتی روستاها را تأمین نمود. نتایج به دست آمده دقیقاً در مقابل نقطه نظرات اثبات گراست که معتقدند با برخوردار نمودن و افزایش سطوح خدماتی، می توان ناهنجاری ها و مشکلات محیطی و زیستی موجود در روستاها را حل نمود.
پرونده مقاله
اگر شهر بهمانند یک موجود زنده فرض گردد، برای ادامه ی زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. شهرها با حضور مردم و فضاهای شهری معنا پیدا میکنند و با حضور گسترده و مطلوب نیازمند ارتقاء سرزندگی در منظر شهری هستند. تحقیق حاضر با هدف ارتقاء سرزندگی در فضاهای شهری با رویکرد سا چکیده کامل
اگر شهر بهمانند یک موجود زنده فرض گردد، برای ادامه ی زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. شهرها با حضور مردم و فضاهای شهری معنا پیدا میکنند و با حضور گسترده و مطلوب نیازمند ارتقاء سرزندگی در منظر شهری هستند. تحقیق حاضر با هدف ارتقاء سرزندگی در فضاهای شهری با رویکرد ساماندهی منظر شهری یاسوج انجام گرفته و روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی بوده. اطلاعات با مراجعه به منابع کتابخانهای، اسنادی و مطالعات میدانی که با طراحی پرسشنامه بر اساس ابعاد فضاهای شهری (متغیر وابسته) و ارتقاء سرزندگی منظر شهری (متغیر مستقل) با جامعه ی آماری کلیه ساکنان شهر یاسوج (134532نفر) و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 383 نفر و به صورت تصادفی انتخاب شدهاند، گردآوری شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل با ضریب همبستگی پیرسون (بین ابعاد عملکردی و زیباشناختی) و آزمون رگرسیون غیرخطی (بین ابعاد کالبدی و زیستپذیری) با نرمافزار SPSS انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد: بین ابعاد عملکردی، کالبدی، زیستپذیری و زیباشناختی فضاهای شهری در منظر شهری سطح معناداری آزمون (00/0) است که کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0 میباشد. در نتیجه بین ارتقاء سرزندگی در فضاهای عمومی شهرهای با رویکرد ساماندهی منظر شهری یک الگوی نسبتاً خطی با شیب مثبت وجود دارد. بدین ترتیب پیشنهادهایی هم چون طراحی صحیح در کفسازی و مبلمان شهری، مرمت و ساماندهی فضاها، ایجاد کاربریهای خدماتی متنوع، ایجاد المانهای هنری در شهر یاسوج ارائه شده است.
پرونده مقاله