در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمیخوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین چکیده کامل
در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمیخوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین های آباد شکل گرفته اند. پهلوانان که تنومندی و نیرومندی ویژه دارند در جنگ ها و حکومت های نخستین مقامی والا پس از شاهان و گاه حتی برتر از شاهان قرار می گیرند؛ بنابراین دختر بزرگان و شاهزاده خانم ها آرزو دارند با پهلوانان ازدواج کنند تا دارای فرزندان سالم و نیرومند شوند که بعدها ارج خانوادگی را پاس بدارند. پژوهندگان این گفتار بر آن هستند با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ، روان شناس نامدار غربی، که بر مبنای آنیما و آنیموس در ناخودآگاه روان زنان و مردان وجود دارند و به صورت انگیزۀ درونی و بیرونی در خود آگاه پدیدار می شوند بپردازند و عملکردها و حوادث ناشی از شکل گیری آنیما و آنیموس را به دو صورت مثبت و منفی واکاوی نمایند. این پژوهش که به روش (توصیفی _ تحلیلی_ تطبیقی) انجام می گیرد نشان می دهد که انتخاب همسر در شاهنامه در دورۀ پهلوانی در ناخودآگاه روان شخصیت های داستان جای دارد که زنان می توانند نماد آنیمای مثبت و منفی موجود در روان انسان بوده و در سرنوشت شاهزادگان و پهلوانان مؤثر باشند.
پرونده مقاله
آشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما ا چکیده کامل
آشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما انعکاسی از حیات جمعی ارزشهای ساختاری-اجتماعی و بازتابدهندۀ مسائل جمعی است. هدف از انجام این نوشتار بررسی ارزش های اجتماعی در رفتار و منش زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم می باشد که با نظر به هویّت اجتماعی زنان، ازدواج و حجاب نگاشته شده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع (توصیفی -تحلیلی –تطبیقی) است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا میکنند. برخی از دیدگاه های فردوسی که در اشعارش منعکس شده با دیدگاه دورکیم همسو بوده که هر دو، زن و مرد را یکسان در نظر می گیرند. بر طبق نظریۀ همبستگی اجتماعی و همسویی آن با شاهنامه می توان گفت که عوامل اجتماعی از جمله تحصیلات، طبقه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و خردگرایی با ازدواج زود هنگام و یا ازدواج بی پایه مانند: ازدواج با محارم رابطۀ معکوسی دارند. همچنین عواملی چون سنتّی بودن خانواده، بی اعتمادی به خانواده پدری و نابرابریهای جنسیتی با ازدواج زود هنگام و بی پایه رابطه مستقیم دارد.
پرونده مقاله
اسطوره حاصل تفکر، اعتقاد و اندیشۀ بشر و یکی از عناصر اصلی سازندۀ فرهنگ و هویت ملل است. جوزف کمپل اسطوره شناس آمریکایی، برای تمام اساطیر جهان الگو و ساختاری یگانه ارایه میدهد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، تحلیلی و مروری و بر مبنای الگوی کمپبل به این نتیجه رسیده است که رم چکیده کامل
اسطوره حاصل تفکر، اعتقاد و اندیشۀ بشر و یکی از عناصر اصلی سازندۀ فرهنگ و هویت ملل است. جوزف کمپل اسطوره شناس آمریکایی، برای تمام اساطیر جهان الگو و ساختاری یگانه ارایه میدهد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، تحلیلی و مروری و بر مبنای الگوی کمپبل به این نتیجه رسیده است که رمان کلیدر با زیرساخت حماسی ساختاری مشابه با الگوی جهانی اسطورۀ قهرمان دارد. الگویی که بر مبنای آن گل‎محمد قهرمان کلیدر قهرمان انسانی است که دوباره متولد میشود و با گذر از سه مرحلۀ عزیمت، آیین تشرف و بازگشت به شیوۀ خاص خود به مرتبۀ شهود، ادراک تقدس و به مرتبۀ اسطورۀ قهرمان نزدیک میشود. دولتآبادی از ظرفیت اسطورۀ قهرمان در روایتپردازی و انسجام ساختاری و همچنین خلق معانی جدید در رفتار چون ردّ دعوت استفاده کرده است. با توجه به نوع کارکرد اسطورۀ قهرمان در کلیدر میتوان گفت این اثر از رویکرد سطحی و تلمیحی به اسطورههای گذشته گذر کرده است و به بازپردازی و بازآفرینی آنها رسیده است و توانسته است یک الگوی منطبق با زمان ارایه دهد.
پرونده مقاله
رمان کلیدر اثر محمود دولتآبادی است. این رمان دربرگیرندۀ درونمایههای تاریخی، اجتماعی و حماسی است. یکی از پرکاربردترین شیوههای بیان غیرمستقیم بنمایههای این رمان استفاده از پوشاک و مناسبات آن است. مقالۀ حاضر در پی آن است که نقش پوشاک در بیان غیرمستقیم و پنهانی درونم چکیده کامل
رمان کلیدر اثر محمود دولتآبادی است. این رمان دربرگیرندۀ درونمایههای تاریخی، اجتماعی و حماسی است. یکی از پرکاربردترین شیوههای بیان غیرمستقیم بنمایههای این رمان استفاده از پوشاک و مناسبات آن است. مقالۀ حاضر در پی آن است که نقش پوشاک در بیان غیرمستقیم و پنهانی درونمایههای رمان کلیدر چیست و چه کارکردهایی برای آن میتوان در نظر گرفت. برای پاسخ پرسش پژوهش، به شیوۀ توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر روش کتابخانه ای به کلیدر نگریسته شده است. در مقاله نخست به معرفی اجمالی پوشاک قوم کرد و محلی سبزوار اشاره شده است؛ سپس پوشاک و مناسبات آن در کلیدر از منظر عناصر بلاغی و داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نتیجه گرفته شده است که دولتآبادی با بهرهمندی از کارکردهای گوناگون پوشاک و مناسبات آن مبانی اجتماعی روزگار داستان و وقایع تاریخی گذشته را در حالات گوناگون اجتماعی و فردی با بهرهگیری از توانمندیهای زبانی و هنرهای بلاغی و عناصر داستانی بهزیبایی ترسیم کرده است
پرونده مقاله