بررسی عناصر داستانی در افشین و بودلف
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسی
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،ایران.
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تاریخ بیهقی، یکی از آفرینش های کم نظیر ادب فارسی است که قلم توانایِ ابوالفضل بیهقی، به آن بافت داستانی بخشیده است. بیهقی، فضایِ رویدادهای تاریخی را باز میگذارد و با استفاده از عناصری چون شخصیتپردازی، گفتگو، زاویه دیدِ مناسب، بررسی جزییات، توصیف کسان و چیزها و ... نه تنها خوانندگان را به آن فضا نزدیک میگرداند؛ بلکه ارتباطی صمیمانه، نیز، با خوانندگان برقرار می کند. این مقاله سرِ آن دارد که با بررسی عناصر داستان، در حکایت افشین و بودلف، هنر داستان پردازیِ بیهقی را بررسی نماید و نشان دهد که آیا بیهقی، داستان پردازی کرده و یا فقط به عناصر داستان نزدیک شده است؟ برای رسیدن به این مهم، عناصر موجود در حکایت افشین و بودلف را، با نظریه های ادبیات داستانی، مقایسه می نماییم
In Iranian literature, Abol-Fazl Bayhaqi’s Tarikh-e Bayhaqi is a unique masterpiece which has a narrative structure. Bayhaqi opens a window to the historical events, and uses such elements of fiction as characterization, dialogue, point of view, plot details and description to make the readers involved and familiar with the setting and atmosphere. He, by so doing, establishes a close relation with his readers. This article is to study Bayhaqi’s art of story-telling through investigating the elements of fiction in the story of “Afshin and Bodelaf” in order to find out whether he had been to narrate stories or applying those elements of fiction in his work had been unintentional. To achieve the answer for that question, all the elements in “Afshin and Bodelaf” are compared to the theories of fiction.