گلشن کرمانی تقلیدی دیگر از گلستان سعدی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیسید یعقوب حسینی 1 , مریم محمودی 2 , پریسا داوری 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
در ادب فارسی آثار ارزشمندی وجود دارد که هدف از نگارش آن ها، هدایت انسان و هموار کردن مسیر او برای زندگی سالم و بهتر است. نویسندگان و شاعران همواره کوشیده اند تا مبانی و مفاهیم اخلاقی را در قالب زبانی زیبا و تأثیرگذار بیان کنند. سعدی چون معلم اخلاق، برآن بوده تا انسان ها را از جهل خود آگاه سازد و راه درست را به آنان نشان دهد؛ از این رو آثار وی همواره مورد توجه نویسندگان و شعرای ادب فارسی بوده است. محمدرحیم کرمانی از نویسندگان و شاعران قرن سیزدهم هجری نیز در کتاب گلشن از مضامین و روش و سبک سعدی تأثیر پذیرفته است. این پژوهش که به روش تحلیلی - تطبیقی انجام شده ضمن معرفی نسخة خطی گلشن به تطبیق وجوه اشتراک آن با گلستان سعدی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که پیروی از سبک سعدی در گلشن با نگاهی هنری، خلّاقانه و ادیبانه صورت گرفته است و استفاده از سجع و آرایهها و تشبیهات بر پایة معیارهای فصاحت و بلاغت شکل گرفته است. کلام وحی و احادیث نبوی یکی از منابع الهام بخش در گلستان و گلشن است. کرمانی کوشیده است، با داستانپردازی و یا استفاده از بیانی سحرانگیز چون سعدی، مفاهیم متعالی را به مخاطب عرضه دارد. مضامین مشترک گلشن با گلستان عبارتند از: شکرگزاری، نعت پیامبر، توجه به عقل، پرهیز از خشم و حسد، عدالت ورزی و نصیحت پادشاهان.
There are valuable works in Persian literature whose purpose is to guide man and pave the way for a healthy and better life. Writers and poets have always strived to express ethical principles and concepts in a beautiful and effective language. As a moral teacher, Saadi has sought to warn people of their ignorance and show them the right path. Therefore, his works have always attracted the attention of Persian writers and poets. Mohammad Rahim Kermani, a thirteenth-century writer and poet, also influenced Sa'adi's themes and method in Golshan's book. This descriptive-analytical study has introduced a linear version of Golshan and has compared its aspects with Sa'adi's Golestan. The results show that following Saadi's style in Golshan is done artfully, creatively and literally and the use of rhetoric and arrays and similes is based on eloquence and rhetoric. The Word of Revelation and prophetic hadiths are one of the sources of inspiration in Golestan and Golshan. Kermani has tried, by storytelling or using magic as Saadi's, to convey the sublime concepts to the audience. Golshan's common themes with Golestan are: thanksgiving, the Prophet's prayer, mindfulness, avoidance of anger and jealousy, justice and kingly admonition.
کتاب ها
قرآن کریم
بهار، محمدتقی (1368) سبکشناسی، ج 2و3، تهران: انتشارات امیرکبیر.
خزائلی، محمد (1363) شرح گلستان سعدی، چاپ پنجم، تهران: جاویدان.
سعدی، مصلح بن عبدالله (1377) گلستان، تصحیح غلامحسین یوسفی، چاپ پنجم، تهران: خوارزمی.
کرمانی، محمدرحیم(1290) نسخة خطی گلشن، تهران: کتابخانه مجلس اسلامی.
مشکور، محمد جواد(1387) فرهنگ فرق اسلامی، مشهد: پژوهش های آستان قدس رضوی.
همایی، جلال الدین (1368). فنون بلاغت و صناعات ادبی، چ 8، تهران: هما.
مقالات
دهنمکی، زکیه، خدایاری، مصطفی (1395) بررسی تطبیقی عناصر داستانی گلستان سعدی و روضة خلد مجد خوافی، فصلنامه زبان و ادب فارسی، دورة8، شمارة 28-29، صص 65-100.
صیادکوه، اکبر (۱۳۹۰).سفارشهای عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری، آویزة گوش سعدی. کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، ش 22، صص ۷۹ -۱۰۴.
ظهیری ناو، بیژن، پاک مهر، عمران (1387) اندیشه های سیاسی و حکومتی سعدی در بوستان و گلستان، پژوهشنامة علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، ش 58، صص 99-122.
علامی، ذوالفقار. کیانیان، فریبا (1389) مقایسة سبکی منشات قائم مقام و گلستان سعدی، مجلة فنون ادبی، دورة 2، ش1، صص 89-110.
مظفری، علیرضا، گودرزی، رقیه (1387) بررسی و مقایسة محتوایی و بلاغی بهارستان جامی با گلستان سعدی، مجلة بهارستان سخن، ش 11، صص 50-75.
منزوی، احمد (1352) تتبع در گلستان سعدی، نشریة وحید، ش119، صص 866-870.
نورایی، الیاس (1393) تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی، فصلنامه کاوشنامة ادبیات تطبیقی، دورة 4، ش 14، صص141-163.
_||_