تأملی بر «سخن » در شاهنام هی فردوسی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسی
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه آزاد اسلامیواحدزنجان،زنجان،ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
موضوع مقالهی حاضر بررسی سخن در شاهنامهی فردوسی است. به کارگیری واژهی سخن در مفاهیم مختلف و با بسامدی بالا، یادآور اهمیّت گفتن به مثابه یکی از اضلاع مثلث پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک در شاهنامه است. زیرا فردوسی کاخ بلند نظم خویش را بر شالودهی این مثلث بنیاد نهاد تا تصویری روشن از زندگی شایسته و بایستهی آدمی، در سایه این سه مقولهی بنیادین زندگی،تصویر نماید. فردوسی بیش از دو هزار بار از واژهی سخن به صورتهای بسیط، مشتق و مرکب، در معانی حقیقی و مجازی و همراه با ملایمات و ملازمات آن، در جای جای شاهنامه، استفاده کرده است. نگارنده کوشیده است، پس از بررسی تمامی موارد استعمال آن، نگاه فردوسی را به این دال که فصل ممیّز انسان از حیوان است، با تحلیل و توصیف مدلولهایش، نشان دهد تا تبیین جایگاه آن، در اندیشهی پر دامنهی و جهان بینی حکیم توس، امکانپذیر گردد. اگر چه پژوهشهایی مشابه میتواند نقش و جایگاه هر واژه را در ساختار اثر سترگ این حکیم فرزانه نشان دهد، بی گمان واژهی سخن برای بررسیهایی از این دست اهمیت بیشتری دارد.زیرا سخن نه تنها یگانه ابزار بیان اواست؛ بلکه با تمام شئون و مراتب آگاهی و خرد و دانش و بینش او پیوندی ناگسستنی دارد.گذشته از این بررسی سخن در کلام فردوسی نحوهی کاربرد این واژهی کلیدی را آشکار میسازد و بدین ترتیب اولاً افق فکری فردوسی را به نمایش میگذارد و ثانیاً نشان میدهد که چهگونه شخصیتهای شاهنامه، با سخن گفتن، پرده از رازهای درون خویش برمیگیرند و در نزد مخاطب محبوب یا مطرود میشوند.
This article studies “diction” in Ferdowsi’s Shahnameh. Diction has different meanings and is so frequently used that amounts to the signification of “speech” as one of the bases of “thinking good thoughts, saying good words, and doing good deeds” in Shahnameh. Ferdowsi based his versification of Shahnameh on this so-called triangle to depict a clear picture of man’s life as he deserves it, i.e. a worthy life founded on this triangle. In his Shahnameh, Ferdowsi has used the term “diction” more than two thousand times, either as a single, derivative or compound word, in its literal and metaphorical senses. Then the researcher has tried to scan and study the term in all its form as used by Ferdowsi in order to discover his viewpoint of this signifier – as the sole distinction of human and animals – and its relation to the signified. Although parallel researches can reveal the significance and function of every single word in the structure of this masterpiece of Ferdowsi, the word “diction” undoubtedly matters more, for it is his only means both to narrate his Shahnameh and to express his knowledge and wisdom and his understanding and judgment. Moreover, studying “diction” in Shahnameh brings out Ferdowsi’s adroit use of the term and lets us know not only how he thought about the world but how the characters of his narratives uncover their true selves through speaking.
18. قطبالدین شیرازی، (1369)، ذُّة التاج، به اهتمام ماهدخت بانو همایی، چاپ اول، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
_||_