یکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیق چکیده کامل
یکی از انواع جدید نقد متون ادبی، نقد کهنالگویی متون میباشد که مبتنی بر نقد روانشناختی بوده و بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف و معاصر سوئیسی شکل گرفته است. به اعتقاد وی، روان آدمی از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تشکیل شده است. عمیقترین سطح روان، ناخودآگاه جمعی است که اسطورهها، افسانهها و باورهای هزاران ساله بشر از دل آن بیرون آمده است. یونگ فرآوردههای ناخودآگاه جمعی را، نمونههای اولیه، کهنالگو مینامد که مظاهر مختلفی مانند مادر، پیر خردمند، قهرمان، آنیما، آنیموس، تولد مجدد، سایه و نقاب دارد. بر اساس نظر یونگ صور مثالی به تنهایی محتوایی ندارند بنابراین خود را در قالب نمادهایی در رؤیا و اساطیر به ظهور میرسانند. امروزه کهنالگو از مباحث اصلی نقد ادبی و به ویژه نقد اسطورهای است و جستوجو در نمادهای کهنالگویی، از مسائل مورد علاقه پژوهشگران ادبیات عرفانی به شمار میآید. از آنجایی که مولانا عارفی است که دارای ذهن نمادگرا بوده و مثنوی را در قالب یک اثر رمزی سروده است که پهنه بیکران نمادهای کهنالگویی است و دارای قابلیت بررسی کهنالگویی است، لذا در این تحقیق، نمادهای کهنالگویی مثنوی معنوی مولانا در طبقه کهنالگوی فرعی و در زیرشاخه رنگ مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله