مفهوم آزادی در اندیشه حافظ و مولانا و تطبیق آن با تفکر اگزیستانسیالیسم
محورهای موضوعی : شعرزهره وفایی فرد 1 , میرجلال الدین کزازی 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک.
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
دو اندیشمند صحنه ادب ایران، مولانا و حافظ بسیار پیشتر از اندیشمندان باخترزمین در بسیاری از زمینههای فردی و اجتماعی انسان اندیشیدهاند، و این اندیشهها را با زبان هنری بیان کردهاند. یکی از این زمینههای فکری بحث آزادی و اختیار انسان است که از آن به عنوان مهمترین حقیقت وجودی انسان، به عنوان خلیفه خدا بر روی زمین، یاد میکنیم. در این مقاله نویسندگان ضمن تبیین اهمیت آزادی در آثار و اندیشههای حافظ و مولانا، سعی در بررسی شباهت و افتراقهای نظریهها و اندیشههای آنان در زوایای گوناگون وجود انسانی با نوع بیش انسانمدارانه در باخترزمین دارند. بر آنایم که اندیشههای متفکران باخترزمین را با اشعار مولانا و حافظ که آزادی به عنوان محور اصلی اندیشههای انسانمدارانه آنان قرار دارد، مورد بررسی قرار داده و با نگاهی تطبیقی اندیشههای آنان تحلیل شود.
Two Iranian scholars, Molana and Hafiz had thought about individual and social aspects of human rather than other western scholars and they expressed these thoughts by artist language. One of the abovementioned thinking fields is freedom and authority of human which is known as most important human nature reality, as the caliph of God on Earth. the present paper - in addition to determine importance of freedom in works and thoughts of Hafiz and Molana - tries to investigate similarities and dissimilarities among their theories and thoughts in different aspects of human existence from humanistic point of view in west. It also attempts to observe and analyze scholars' thoughts by applying Hafiz and Molana poems from comparative point of view.