بررسی تطبیقی مدرنیسم در رمان¬های «سه دختر حوا» اثر الیف شافاک و «چراغ¬ها را من خاموش می¬کنم» اثر زویا پیرزاد
محورهای موضوعی : شعر
سارا حجار
1
,
فریدون طهماسبی
2
*
,
شبنم حاتم پور
3
,
غلامرضا داوودی بور
4
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامي، شوشتر، ايران.
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر
3 - گروه زبان و ادبیا ت فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران.
4 - عضو هیئة التدریس بجامعة آزاد الإسلامیة فرع علوم وتحقیقات، طهران، إیران.
کلید واژه: مدرنیسم, رمان, سه دختر حوا, الیف شافاک, چراغها را من خاموش میکنم, زویا پیرزاد,
چکیده مقاله :
این پژوهش نمودهای مدرنیسم را در دو رمان «سه دختر حوا» از الیف شافاک و «چراغها را من خاموش میکنم» از زویا پیرزاد با رویکردی تطبیقی تحلیل میکند. شافاک، نویسنده ترکیهای، از طریق درونمایههای هویت و دین، تناقضهای زندگی مدرن ترکیه را بازتاب میدهد، در حالی که پیرزاد، نویسنده ایرانی-ارمنی، به زندگی روزمره با نگاهی دقیق و شاعرانه پرداخته و تجربههای زیسته شخصیتها را ملموس میسازد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نحوه بهکارگیری مؤلفههای مدرنیستی، از جمله توجه به درونیات شخصیتها، جریان سیال ذهن، و تغییر زاویه دید در ساختار روایی هر دو رمان میپردازد. یافتهها نشان میدهد که هر دو نویسنده از تکنیکهای مدرنیستی برای تقویت عمق روایتی و بیان چندلایگی تجربههای انسانی بهره گرفتهاند. شافاک با استفاده از ساختار غیرخطی و تغییرات زاویه دید، پیچیدگی روانی و اجتماعی شخصیتها را برجسته کرده، در حالی که پیرزاد، با تمرکز بر جزئیات و ساختار غیرمتعارف زمان، به بیان احساسات و کنشهای روزمره معنا و عمق میبخشد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدرنیسم بهعنوان یک جریان فکری، در آثار این دو نویسنده ابزاری مؤثر برای بازنمایی جهان متناقض و چندوجهی معاصر بهشمار میرود؛ جریانی که با ایجاد لایههای متعدد معنایی و دعوت مخاطب به تجربه تفکرات پیچیده، بر تحول روایتهای مدرن تأثیرگذار بوده است.
This study conducts a comparative analysis of modernist elements in the novels “Three Daughters of Eve” by Elif Shafak and “I’ll Turn Off the Lights” by Zoya Pirzad. Shafak, a Turkish author, reflects the contradictions of modern life in Turkey through themes of identity and religion, while Pirzad, an Iranian-Armenian writer, captures daily life with meticulous and poetic detail, making characters’ lived experiences tangible. Employing a descriptive-analytical approach, this study examines the use of modernist elements, including introspective character focus, stream of consciousness, and shifts in narrative perspective within the structure of each novel. The findings indicate that both authors utilize modernist techniques to enhance narrative depth and to portray the multilayered nature of human experience. Shafak employs a nonlinear structure and shifting viewpoints to underscore the psychological and social complexity of her characters, whereas Pirzad, through an emphasis on detail and an unconventional temporal structure, imbues everyday emotions and actions with meaning and depth. These results suggest that modernism, as an intellectual movement, serves as an effective tool in both authors’ works for representing the fragmented and multifaceted contemporary world. This movement, through the creation of multiple layers of meaning and by inviting readers to engage with complex thought and feeling, has significantly influenced the evolution of modern narratives.