این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی (با تاکید بر سواد دیجیتال) با سطح علمی دانشجویان (مورد مطالعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت واحد تهران شمال) صورت گرفت. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی (با تاکید بر سواد دیجیتال) با سطح علمی دانشجویان (مورد مطالعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت واحد تهران شمال) صورت گرفت. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال) در سال تحصیلی 1398-1399، بود که از این میان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمعآوری دادهها بر اساس دو پرسشنامه سواد اطلاعاتی و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور، انجام گرفت که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد و پرسشنامهها مورد بررسی و تائید متخصصین مربوطه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS-21 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون کالموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن) انجام پذیرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین سواد اطلاعاتی (با تاکید بر سواد دیجیتال) با سطح علمی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر بین نیاز اطلاعاتی، یافتن اطلاعات، ارزشیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و تبادل اطلاعات با سطح علمی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف اجرای ارزیابی درونی، در گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال (مقطع کارشناسی) و به منظور تحلیلی جامع از کیفیت آموزشی فعالیتهای گروه و ارائه راهکار برای بهبود و ارتقا آن انجام شده است. در این خصوص دادهها از 4 جامعة آماری شامل مدیر گر چکیده کامل
این پژوهش با هدف اجرای ارزیابی درونی، در گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال (مقطع کارشناسی) و به منظور تحلیلی جامع از کیفیت آموزشی فعالیتهای گروه و ارائه راهکار برای بهبود و ارتقا آن انجام شده است. در این خصوص دادهها از 4 جامعة آماری شامل مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی (6 نفر) به روش تمام شماری جامعه های اساتید مدعو (74 نفر)، دانشجویان (جامعه 2270نفر) ودانشآموختگان سه سال اخیر (1395 الی 1397) (1337 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان، گردآوری و تحلیل شده است.در این پژوهش ارزیابی 7 عامل: جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات ؛ هیأت علمی ؛ دانشجویان ؛ دورههای آموزشی و برنامههای درسی گروه ؛ فرایند یاددهی ـ یادگیری، دانشآموختگان و امکانات و تجهیزات بر اساس 27 ملاک و 93 نشانگر انجام شده است. در این راستا با توجه به آییننامهها و بخشنامه های دانشگاهی، عملکرد سه سال گذشته و انتظارات اعضاء هیأت علمی گروه، الزاماتی برای هر نشانگر جهت قضاوت تدوین شده است. وضعیت موجود گروه با الزامات تعیین شده که مشخص کننده وضعیت مطلوب گروه میباشد، مقایسه و سطح مطلوبیت هر نشانگر مشخص گردیده است.نتایج ارزشیابی نشان میدهد که کیفیت هر 7 عامل بطور کلی در سطح نسبتامطلوب قرار دارد ولی به تفکیک نشانگرها در 20 نشانگر از سطح مطلوب، در 51 نشانگر از سطح نسبتا مطلوب و در 22 نشانگر از سطح نامطلوب برخوردار است. همچنین بر اساس نتایج ارزیابی هر عامل، پیشنهادهایی جهت رفع کاستی های موجود و بهبود کیفیت گروه ارائه شده است.لازم به ذکر است این پژوهش اولین تجربه اجرای ارزشیابی آموزشی به شکل حاضر، در یکی از گروه های آموزشی دانشگاه آزاد است و میتواند زمینه ساز اجرای این فرایند در سایر گروه های آموزشی این دانشگاه باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین نگرش دانشآموزان پایه ششم ابتدایی منطقه4 شهر تهران نسبت به مفاهیم آموزش برای توسعه پایدار درشش مقوله اصلی (انواع انرژی، صرفه جویی در مصرف و بازیافت، تنوع زیستی و اجتماعی، وابستگی متقابل، عدم خشونت، مشارکت اجتماعی در حفاظت از محیط زیست چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین نگرش دانشآموزان پایه ششم ابتدایی منطقه4 شهر تهران نسبت به مفاهیم آموزش برای توسعه پایدار درشش مقوله اصلی (انواع انرژی، صرفه جویی در مصرف و بازیافت، تنوع زیستی و اجتماعی، وابستگی متقابل، عدم خشونت، مشارکت اجتماعی در حفاظت از محیط زیست و تغذیه پایدار) با فرهنگ شهروندی در سه زمینه مسئولیتپذیری، مشارکت پذیری و قانونمداری آنان در سال تحصیلی 98-99 به منظور پاسخگویی به نارسایی ها و نیازهای آموزشی کشورمان در این زمینه، صورت پذیرفت. تحقیق مورد نظر با انجام پیمایش با نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری، شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه 4 شهر تهران (حجم نمونه= 375 نفر) و سنجش نگرش زیستی و اجتماعی آنها با میانگین های 4.35 و 3.54 از 5 انجام شد. ابزار اندازه گیری، شامل دو پرسشنامه استاندارد، برای سنجش نگرش پایداری و فرهنگ شهروندی است. به منظور آزمون فرضیهها از نرم افزار spss25 و smart-pls3استفاده گردید. نتایج نشان داد بین نگرش (زیستی و اجتماعی) نسبت به مفاهیم توسعه پایدار و فرهنگ شهروندی و مولفههای آن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بیشتر از 85 درصد تغییرات فرهنگ شهروندی در ارتباط با نگرش زیستی و نگرش اجتماعی نسبت به مفاهیم توسعه پایدار میباشد.
پرونده مقاله