هدف تحقیق بررسی روابط بین روابط درک سیاست سازمانی، پنهان سازی دانش و خلاقیت کارمند با نقش تعدیل کنندهی تعهد حرفهای میباشد. در این راستا 260 عضو هیئت علمی از دانشگاههای تهران به عنوان نمونه تحقیق تعیین گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامههای پنج گزیته ایی درک سیاست چکیده کامل
هدف تحقیق بررسی روابط بین روابط درک سیاست سازمانی، پنهان سازی دانش و خلاقیت کارمند با نقش تعدیل کنندهی تعهد حرفهای میباشد. در این راستا 260 عضو هیئت علمی از دانشگاههای تهران به عنوان نمونه تحقیق تعیین گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامههای پنج گزیته ایی درک سیاست سازمانی با 12 گویهی مقیاس ادراک سیاست سازمانی توسعه یافته توسط کاجمار و فریس (1991)، پنهان سازی دانش با سه گویهی اقتباس شده از مطالعهی سرنکو و بونتیس(2016)، خلاقیت کارمند با 13 گویهی توسعه یافته توسط ژوو و جورج (2001) و تعهد حرفهای به وسیلهی 5 گویهی اقتباس شده از مطالعهی چانگ و چوی (2007)، جمع آوری و فرضیه ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد: الف) درک سیاست سازمانی، پنهان سازی دانش را به صورت مثبت و به نوبهی خود، خلاقیت کارمند را به صورت منفی تحت تاثیر قرار میدهد ب) پنهان سازی دانش موجب انتقال تاثیر منفی درک سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان میشود، به این معنا که مدیران باید در سازمانهای خود، اشتراک گذاری دانش را تشویق کنند ج) تعهد حرفهای، رابطهی مثبت بین درک سیاست سازمانی و پنهان سازی دانش را تعدیل میکند. افراد با سطح بالایی از تعهد حرفهای، بیشتر متمایلند تا برای دستیابی به اهداف شغلی خود حتی در یک محیط کاری سیاسی، کمتر درگیر رفتارهای پنهان سازی دانش شوند. نهایتا اینکه درک سیاست سازمانی میتواند افراد را در پنهان سازی دانش دعوت به مشارکت و نوعی از رفتار دانش متقابل را ایجاد و در کنار تعهد حرفه ایی موجب به وجود آمدن خلاقیتِ پنهان کنندهی دانش شود.
پرونده مقاله
صنعت ورزش تاثیر قابل توجهی بر جامعه هر کشوری دارد به گونه ایی که اندازه ان بیش از صنعت اتومبیل و فیلم سازی در بسیاری از کشورهای پیشرفته می رسد، علاوه بر این، فعالیتهای ورزشی گوناگون، مانند مشارکت ورزشی، حضور در ورزش و نگاه کردن یا گوش دادن به ورزش از طریق رسانههای جمع چکیده کامل
صنعت ورزش تاثیر قابل توجهی بر جامعه هر کشوری دارد به گونه ایی که اندازه ان بیش از صنعت اتومبیل و فیلم سازی در بسیاری از کشورهای پیشرفته می رسد، علاوه بر این، فعالیتهای ورزشی گوناگون، مانند مشارکت ورزشی، حضور در ورزش و نگاه کردن یا گوش دادن به ورزش از طریق رسانههای جمعی، محبوب ترین فعالیتهای تقریبی در زندگی روزانه افراد دیده شده اند. بنابراین به واسطه اهمیت موضوع هدف این تحقیق بررسی تاثیر ایجاد کنجکاوی ناشی از تبلیغات بر رفتار مصرف کننده ورزشی بر اساس مدل (2002) Menon and Soman ادر نظر گرفته شد . با استفاده از تبلیغات شبیه سازی و انجام دو مطالعه جداگانه ، 150 نفر از مصرف کنندگان ورزشی به عنوان نمونه تحقیق از جامعه مصرف کنندگان ورزشی در استان اصفهان منظور گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یک ANOVA یک طرفه ، رگرسیونهای چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید . نتایح نشان داد : الف ) شکاف دانش به صورت مثبتی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر دارد علاوه بر این، کنجکاوی ایجاد شده بر قصد رفتاری تاثیر مثبتی دارد ب ) با توجه به نقش میانجی کنجکاوی ایجاد شده، شکاف دانش به صورت قابل توجهی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر داشته که به نوبه خود بر قصد رفتاری تاثیر معنی داری خواهد داشت. ج ) برانگیختن کنجکاوی به طور کامل تاثیر شکاف دانش بر قصد رفتاری را نشان میدهد. . بنابراین هر سه فرضیه تایید و حمایت گردید .بر اساس یافتههای نحقیق نیاز به استراتژی های بازاریابی جدید لازم است چرا که بازاریابان ورزشی ممکن است نیازمند ارائه اطلاعات یا تبلیغاتی باشند که یک شکاف دانش متوسط را برای افرادی که در حال حاضر مصرف کننده ورزش نیستند ارائه دهند. اگر یک سطح متوسط از شکاف دانش ارائه شود، افراد بیشتر احتمال دارد که به دنبال اطلاعاتی برای پر کردن شکاف بین آنچه میدانند و آنچه میخواهند بدانند باشد. این پژوهش برای دانش افزایی میتواند در افزایش حضور در رخدادهای ورزشی و مخاطبین ورزشی بزرگتر نتیجه دهد.
پرونده مقاله
بر اساس مطالعات موجود، نگرش کلی مشتریان در هنگام تصمیمگیری خرید بر روی FDI در آن کشور تأثیر میگذارد. به طور خاص، به نظر میرسد در کشورهایی که مشتریان تاکید بیشتری بر هزینه محصول نسبت به عملکرد و ویژگیهای محصول دارند، FDI افزایش مییابد. همچنین شواهد جزئی نشان میدهد چکیده کامل
بر اساس مطالعات موجود، نگرش کلی مشتریان در هنگام تصمیمگیری خرید بر روی FDI در آن کشور تأثیر میگذارد. به طور خاص، به نظر میرسد در کشورهایی که مشتریان تاکید بیشتری بر هزینه محصول نسبت به عملکرد و ویژگیهای محصول دارند، FDI افزایش مییابد. همچنین شواهد جزئی نشان میدهد که FDI در کشورهایی که شرکتها به نیازهای مشتری حساس هستند افزایش و تأکید بر حفظ مشتری را افزایش میدهد. اگر چه شواهد در جهت گیری مشتریان شرکتها نامشخص است، بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رفتار فرهنگ بازاریابی کشور میزبان بر سهام سرمایهگذاری مستقیم خارجی در یک دوره زمانی ده ساله 1385 – 1395 در نمونه ایی مشتمل بر 52 کشور در حال توسعه تبیین گردید و با استفاده از الگوی اقتصادسنجی در چهار مدل با تکنیک Baltagi - Wu GLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که الف) سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهایی با اندازه بازار بزرگ و حاکمیت خوب دولتی باقی میماند و از نظر منابع دانش غنی خواهند بود. بر خلاف فرضیه FDI که در تعرفهها مطرح میشود، ناکارآمد بودن موانع تجاری به طور مثبت با سهام FDI رابطه دارد، که این بدان معنی است که کشور برای رقابت خارجی آزاد،FDI بیشتر دریافت و نگهداری میکند؛ ب) بین گرایش مشتری و سهام سرمایهگذاری مستقیم خارجی، رابطه مثبت و معنادار ناچیز وجود دارد؛ ج) افزایش پیچیدگی خریدار نسبت به مقادیر FDI در یک کشور منفی است. به این ترتیب، تأکید خریداران بر عملکرد محصول، پایین تر از آن است که سهام FDI در یک کشور باشد؛ د) شیوههای بازاریابی شرکتها و رفتار خریداران در یک کشور به احتمال زیاد توجه شرکتهای چند ملیتی به سرمایهگذاری در آن کشور را جلب میکند.
پرونده مقاله
اگر چه نظریه بازار کارامد که تفسیر رفتار بازار را به شکل مطلوب، ممکن میسازد اما برتری خود را از دست داده و فرضیه عقلانیت قادر به توضیح فرار بودن مفرط حجم بازده و مبادلات ثبت شده در بازارهای سرمایهای توسعه یافته و در حال ظهور نیست. از نگاه رفتار شناسی بازار میتوان به چکیده کامل
اگر چه نظریه بازار کارامد که تفسیر رفتار بازار را به شکل مطلوب، ممکن میسازد اما برتری خود را از دست داده و فرضیه عقلانیت قادر به توضیح فرار بودن مفرط حجم بازده و مبادلات ثبت شده در بازارهای سرمایهای توسعه یافته و در حال ظهور نیست. از نگاه رفتار شناسی بازار میتوان به فهم بهتر چگونگی واکنش نشان دادن عوامل بازار کمک نمود. در این تحقیق فاکتورهایی بررسی میشود که میتوانند تحول حجم مبادلات بازار سرمایهای نوظهور سهام و بیمه را توضیح دهند. بنابراین در یک دوره زمانی چهار ساله (91 الی 94) تأثیر سرمایهگذارانی بررسی میشود که رفتار تجاری خود را بر مبنای انتظارات عقلانی بنا میکنند و همچنین سرمایهگذارانی که اشتباهات رفتاری که متغیرهای مستقلی در حجم تجاری هستند را به عنوان متغیرهای وابسته نشان میدهند. نتایج نشان میدهند: الف) انتظارات عقلانی سرمایهگذار در بازار سرمایهای نمیتواند تغییرپذیری حجم مبادلات را به دنبال داشته باشد اما تحت تأثیر رفتار غیرعقلانی قرار میگیرد. بنابراین میتوان فرضیه عقلانیت را برای هر دو بازار سهام و بیمه رد کرد؛ ب) در بازار سهام سرمایهگذاران بدبین بیشترین تأثیر را روی حجم مبادلات دارند در حالیکه در بازار بیمه این سرمایهگذاران خوشبین هستند که در مقیاس بیشتری روی فعالیت بازار تأثیر میگذارند؛ ج) بازار سهام نسبت به آینده، سیاست، رسانه و غیره بدگمان هستند. به این معنی که سرمایهگذاران نفرت قابل توجهی نسبت به خطر کردن دارند. آنها بعد از هر بحران یا زیان صرف نظر اینکه چه میزان قابل توجه میتواند باشد واکنش منفی دارند.
پرونده مقاله