علم روانشناسی، افراد را از نظر شخصیّت به دو تیپِ متمایز تقسیم کرده است: افراد برونگرا و درونگرا. مرز این دو طبقه را میتوان از عملکرد ذهنِ افراد مشخّص کرد. فعالیّت ذهنِ هر فرد، مبنی بر چهار عملکرد استوار است: حس، شهود، تفکّر و احساس. حال اگر هر کدام از این عملکردها ب چکیده کامل
علم روانشناسی، افراد را از نظر شخصیّت به دو تیپِ متمایز تقسیم کرده است: افراد برونگرا و درونگرا. مرز این دو طبقه را میتوان از عملکرد ذهنِ افراد مشخّص کرد. فعالیّت ذهنِ هر فرد، مبنی بر چهار عملکرد استوار است: حس، شهود، تفکّر و احساس. حال اگر هر کدام از این عملکردها بر ذهن آدمی غالب شود، او از شخصیّتی برونگرا یا درونگرا برخوردار خواهد بود. در میانسالی با تحوّل روان، انسان به خودِ درونیِ خویش تمرکز میکند و از برونگرایی، به سمت درونگرایی متمایل میشود. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و به شیوۀ کتابخانهای انجام شده و با رویکرد نقد روانشناسی، درصدد واکاویِ شخصیّت نجمالدّین رازی در مرصادالعباد، براساس گرایشهای برونگرایی و درون گرایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رازی، هر دو تیپ شخصیّتیِ برونگرا و درونگرا را در دورههای مختلف زندگی تجربه کرده است. ویژگیِ شخصیتیِ رازی براساس تیپهای روانشناختیِ هشتگانه، به تیپهای برونگرای متفکّر، برونگرای احساسی، برونگرای شهودی، درونگرای شهودی و درونگرای متفکّر نزدیکتر است. با در نظر گرفتنِ اینکه رازی یک عارف است، میتوان گفت که غلبۀ تیپ درونگرای شهودی در شکلگیریِ تمایلات عرفانیِ وی دخیل بوده است.
پرونده مقاله
موضوع پژوهش حاضر، بررسی مرگ و زندگی در اشعار فروغ فرّخزاد بر اساس نظریّة اروس و تاناتوس فروید است. جدال میان مرگ و زندگی از بن مایه های مکرر شعر فروغ است. طبق نظریّة سائق (سوقدهنده، محرّک) فروید، تمام غریزهها در دو دسته اصلی قرار می گیرند: غریزة زندگی(اروس) و غریزة م چکیده کامل
موضوع پژوهش حاضر، بررسی مرگ و زندگی در اشعار فروغ فرّخزاد بر اساس نظریّة اروس و تاناتوس فروید است. جدال میان مرگ و زندگی از بن مایه های مکرر شعر فروغ است. طبق نظریّة سائق (سوقدهنده، محرّک) فروید، تمام غریزهها در دو دسته اصلی قرار می گیرند: غریزة زندگی(اروس) و غریزة مرگ(تاناتوس). اروس، در خدمت زندگی، بقا و نمو است و تاناتوس در خدمت مرگ و تخریب و هر آنچه آدمی را به مرگ نزدیک می کند. هدف این مقاله بررسی جدال دو غریزة اروس و تاناتوس در شعر فروغ فرّخزاد است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که اروس و تاناتوس در شعر فروغ چگونه بازتاب پیدا کرده است و نیروی برتر از آن کدام یک از این دو سائق است؟ اهمّیّت این پژوهش از آن روست که با استناد بر نظریّات فروید در ارتباط با عمل کرد غرایز و تأثیر تضادّ و تنش آن ها بر روان انسان و نیز رابطة انسان و محیط پیرامونش، به نمودهایی از این رابطه دوسویه دست می یابد که در تحلیل شعر فروغ مؤثّر است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با تأمل بر واژگان، صورخیال و فکر حاکم بر شعر فروغ به این نتیجه می رسد غریزة تاناتوس، غریزة غالب در روان شاعر است و از این رو، مرگ اندیشی تمامت روان او را احاطه کرده است.
پرونده مقاله