مهندسی بافت استخوان رویکردی امیدوارانه جهت توسعه درمان های مناسب جدید برای رفع آسیب های بافت استخوانی است. یکی از اهداف مهم در این رشته، ساخت داربست هایی با تقلید از ماتریکس خارج سلولی است. هدف از این مطالعه تولید داربست پلی لاکتیک اسید/لاپونیت (PLA/LAP) و بررسی رفتار س چکیده کامل
مهندسی بافت استخوان رویکردی امیدوارانه جهت توسعه درمان های مناسب جدید برای رفع آسیب های بافت استخوانی است. یکی از اهداف مهم در این رشته، ساخت داربست هایی با تقلید از ماتریکس خارج سلولی است. هدف از این مطالعه تولید داربست پلی لاکتیک اسید/لاپونیت (PLA/LAP) و بررسی رفتار سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی (hBMSCs) بر روی آن بود. ابتدا داربست PLA به روش الکتروریسی ساخته شد و سپس LAP با غلظت 8/0 درصد وزنی (LAP0.8%) بر روی آن پوشش داده شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX)، ساختار شیمیایی آن توسط طیف سنجی ATR-FTIR و میزان آبدوستی داربست با آزمون زاویه تماس آب بررسی شد. نهایتاً زیست سازگاری داربست و بقای سلولی توسط تست MTT، بر روی سلول های hBMSC انجام شد. نتایج حاصل از مورفولوژی داربست نشان دهنده پوشش دهی موفق LAP0.8% بر روی داربست PLA بود. همچنین، سطح آبدوستی داربست PLA پس از پوشش دهی با LAP بهبود یافت. زیست سازگاری داربست تا 24 ساعت بعد از کشت سلولی و بقای سلول های hBMSC تا 72 ساعت پس از کشت (001/0 ≥ p ) تایید شد. از نتایج بدست آمده در این تحقیق به نظر می رسد که داربست PLA/LAP0.8%بدلیل حفظ زیست سازگاری و بقای سلولی که بواسطه حضور یون های موجود در نانوذره LAP است، می تواند کاندیدای مناسبی برای برنامه های مهندسی بافت استخوان باشد.
پرونده مقاله
امروزه استفاده از گرافتهای پوستی برای جایگزینی موقت پوست از دست رفته یا آسیب دیده در سراسر جهان انجام میشود. آلودگیهای طبیعی میتوانند روی پوست وجود داشته باشند و این آلودگی می تواند تهدیدی برای گیرندگان گرافت باشد. در این مطالعه، پس از دریافت نمونه گرافت پوست تمام ض چکیده کامل
امروزه استفاده از گرافتهای پوستی برای جایگزینی موقت پوست از دست رفته یا آسیب دیده در سراسر جهان انجام میشود. آلودگیهای طبیعی میتوانند روی پوست وجود داشته باشند و این آلودگی می تواند تهدیدی برای گیرندگان گرافت باشد. در این مطالعه، پس از دریافت نمونه گرافت پوست تمام ضخامت انسان و کشت آن در شرایط آزمایشگاهی، از نظر زنده مانی سلولی و وجود آلودگی باکتریایی به مدت 72 ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان آلودگی میکروبی در حضور و عدم حضور آنتیبیوتیک جنتامایسین با غلظت 02/0 درصد توسط روشهای استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. زنده مانی بالای سلول ها در طول مدت 72 ساعت در نمونه بافت پوستی نرمال توسط تست رنگآمیزی آکریدین اورنج تایید شد. مشاهدات میکروسکوپ الکترونی، تصاویر رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین و تری کروم ماسون تفاوت بین دو گروه مورد آزمایش را به وضوح نشان داد. کشت گرافت پوست در عدم حضور جنتامایسین بدلیل آلودگی با باکتری، لایه های درم و اپیدرم (به جز لایه شاخی) را از دست داد که در تصاویر بدست آمده قابل مشاهده است. در نهایت نتایج بدست آمده تاثیر میزان آلودگی میکروبی بالا بر پوست را که می تواند در اثر عوامل مختلف باشد به خوبی نشان میدهد.
پرونده مقاله
در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روشهای آماده سازی داربستها قرار دارد. چاپ سهبعدی، یک فناوری نوظهور است که میتواند با دقت و سرعت، داربستهای مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روشهای چاپ سهب چکیده کامل
در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روشهای آماده سازی داربستها قرار دارد. چاپ سهبعدی، یک فناوری نوظهور است که میتواند با دقت و سرعت، داربستهای مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روشهای چاپ سهبعدی، روش مدل سازی رسوب ذوب شده (FDM) است، مواد مورد استفاده در این روش پلیمرهایی مانند پلی کاپرولاکتون (PCL) میباشند. در این مطالعه داربستهای چاپ سهبعدی PCL ساخته شدند و با توجه به طبیعت آب گریز و غیر استئوژنیک پلی کاپرولاکتون، سطح داربستها با محلول 1% از بیوسرامیکهای هیدروکسی آپاتیت (HA) و شیشه زیستفعال (BG) پوشش داده شد. اصلاح سطح داربستهای PCL جهت افزایش آب دوستی و بهبود چسبندگی سلولی صورت گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی، آنالیز طیف سنجیپراشانرژیپرتو Xو نقشه برداری از عناصر سطح داربستها، پوشش مناسب داربستهای چاپ سهبعدی PCL با بیوسرامیک های هیدروکس آپاتیت و شیشه زیستفعال را تایید کرد. زیستسازگاری داربست PCL/HA/BG، زنده مانی و چسبندگی سلولها بر روی داربستها با کاشت سلولهای بنیادی مزانشیمی چربی انسانی (hAMSCs) و به وسیله آزمون MTT و تصاویر میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. همچنین پتانسیل داربستهای PCL/HA/BG در تمایز استخوانی hAMSCs توسط آزمون های اندازه گیری فعالیت آلکالین فسفاتاز و رنگ آمیزی ایمونوسیتوشیمی بررسی شد. نتایج نشان داد که داربست سه جزئی PCL/HA/BG از رشد، تکثیر و تمایز استخوانی hAMSCs حمایت کرده است، بنابراین داربست مذکور میتواند کاندیدای مناسبی برای کاربردهای مهندسی بافت استخوان باشد.
پرونده مقاله
سرطان پستان بیشترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان در کل جهان است. بنابراین شناسایی روشهای جدید برای درمان سرطان پستان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر میکرووزیکولهای حاوی دوکسوروبیسین (EV-Dox) بر روی رده سلولی MCF-7 میباشد. سلولهای بنیادی چکیده کامل
سرطان پستان بیشترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان در کل جهان است. بنابراین شناسایی روشهای جدید برای درمان سرطان پستان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر میکرووزیکولهای حاوی دوکسوروبیسین (EV-Dox) بر روی رده سلولی MCF-7 میباشد. سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسان جدا شدند. میکرووزیکولهای مترشحه از سلولهای بنیادی مزانشیمی با اولتراسانتریفوژ استخراج شدند. شکل و سایز میکرووزیکولها به ترتیب با SEM و DLS بررسی شدند. دوکسوروبیسین با روش سونیکاسیون در میکرووزیکولها بارگذاری شد. سلولهای سرطانی پستان رده MCF-7 با مقادیر 2.5، 5، 10، 20 و 40 میکرومولار از دوکسوروبیسین به مدت 24 و 48 ساعت و هم چنین با مقادیر 625/0، 25/1، 5/2، 5 و 10 میکرومولار از EV-Dox به مدت 48 و 72 ساعت تیمار شدند. IC50 براساس نتایج آزمایش MTT تعیین شد. یافته های حاصل از SEM و DLS نشان دادند که میکرووزیکولهای استخراج شده شکلی کروی با اندازه ای حدود 3/592 نانومتر داشتند. نتایج MTT نشان داد که میکرووزیکولها به تنهایی فاقد هرگونه اثر مهاری معناداری بر روی سلولهای MCF-7 هستند و میزان IC50 را برای دوکسوروبیسین و EV-Dox به ترتیب 2/2 و 4/2 میکرومولار گزارش شد. EV-Dox میتواند به عنوان یک داروی شیمی درمانی، استراتژی مناسبی برای درمان سرطان پستان باشد چرا که این مطالعه نشان داد میزان مرگ سلولی ایجاد شده ناشی از این نوع درمان بیشتر از درمان با دوکسوروبیسین است. همچنین سنجش زنده مانی نشان داد که میزان آپوپتوز ایجاد شده توسط EV-Dox (56.5 درصد) به میزان قابل توجهی بیشتر از Dox (43 درصد) میباشد (p < 0. 01).
پرونده مقاله