زمینه و هدف: فعالیت احزاب سیاسی در ایران، تاریخ قابل توجهی دارد و حداقل همزمان با انقلاب مشروطه، اولین احزاب شروع به فعالیت کردهاند. با این حال، نگرشی به وضعیت احزاب سیاسی ایران نشان میدهد آنها در حیات سیاسی کشور نقش چندان زیادی ندارند و نتوانستهاند در نظام حکمرانی چکیده کامل
زمینه و هدف: فعالیت احزاب سیاسی در ایران، تاریخ قابل توجهی دارد و حداقل همزمان با انقلاب مشروطه، اولین احزاب شروع به فعالیت کردهاند. با این حال، نگرشی به وضعیت احزاب سیاسی ایران نشان میدهد آنها در حیات سیاسی کشور نقش چندان زیادی ندارند و نتوانستهاند در نظام حکمرانی کشور، جایگاهی برای خود کسب نمایند. در این پژوهش تلاش شده با بررسی مفهوم اساسیسازی و نقش آن در حمایت و ارتقای تحزب سیاسی، به بررسی چالشهایی بپردازد که نظام حقوق اساسی ایران چه در دوره مشروطه و چه در دوره جمهوری اسلامی در عرصه تحزب سیاسی با آنها مواجه است.روش: روشی که در این مقاله به کار گرفته شده است، روش تحلیلی- تاریخی است و دادهها و اطلاعات خام از طریق مطالعه کتابخانهای گردآوری شده است.یافته ها و نتایج: با آنکه در نوشتههای مختلف، تحلیلهای متفاوتی درباره علل ضعف احزاب سیاسی ایران ذکر شده است، اما آنچه در این میان مغفول میباشد، این واقعیت است که فرایند اساسیسازی احزاب سیاسی در کشور از همان دوره مشروطه دارای آسیبهایی بوده است. با آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با قانون اساسی مشروطه عملکرد بهتری درباره احزاب سیاسی داشته و آزادی تحزب را پذیرفته است، اما سکوت قانون اساسی درباره برخی از مهمترین مسائل مربوط به احزاب سیاسی به شرحی که گذشت، باعث شده تحزب سیاسی فاقد تضمینات لازم باشد.
پرونده مقاله