مبانی علم حضوری نفس در آثار سهروردی(تناقض یا سیر استکمالی یا تعمد)
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختیسمیه احمدی 1 , عزیزاله افشار کرمانی 2 *
1 - فلسفه و کلام اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: ادراک, شیخ اشراق, علم النفس, مبانی علم حضوری, اضافهی اشراقی,
چکیده مقاله :
علم حضوری نفس در آثار سهروردی، در نظر اول، دچار تناقضی بین مبانی مشایی و اشراقی است که برخی با توجه به سیر استکمال فکری شیخ اشراق تناقض را به آن ارجاع دادهاند، ولی تعمد در بیان این مبانی دوگانه هم دور از ذهن نیست. پس باید بررسی شود که؛ چرا و به چه هدفی سهروردی به عنوان حکیم اشراقی از مبانی مشائیان در آثار خود بهره برده است؟ این مقاله به روش تحلیلی مبانی شیخ اشراق در علم حضوری نفس در آثار فلسفی، منطقی و آثار داستانی ایشان را بررسی میکند و با بیان برخی کاستیهای مبانی در برخی ادراکات، به این فرضیه میپردازد که در آثار سهروردی گرچه تناقض مشاهده میشود و سیر استکمال فکری ایشان هم در این امر دخیل بوده است ولی به دلیل هدفی خاص، تعمدی بودن این مسأله هم قابل اثبات است.
In the first view, the bases of psychology in Sohrawardi's works are subordinate to those of the followers, and this depicts a contradiction. On the other hand, according to the progress of Sheikh Ishraq's intellectual maturity, the difference can be referred to, but the intention in this matter is not far from the mind. So it should be checked that; Why did Sohrawardi, as an enlightened sage, also use the principles of Peripatetic in his works? This article analyzes the foundations of Shaykh Ishraq in the present knowledge of the soul in his philosophical, logical, and mystical works in his Persian treatises. By stating some shortcomings of the foundations in some perceptions, it deals with the hypothesis that in the results of Sohrawardi, although a contradiction can be seen. His intellectual maturity was also involved in this matter, but due to a specific purpose, it can be proven that this issue is intentional.